نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

دوباره دل تنگم خدا

با سلام به پاکان 

امروز بعد از مدتها دوباره بی حوصله و کم طاقت شدم احساس میکنم که تو ماه رمضان دلم بیشتر تنگ شده ، خیلی احساسی شدم تا اتفاقی میفته اشکم دم مشکمه شاید به خاطر بعضی از مراقبه ها باشه ؟

به هر حال التماس دعا دارم دعا کنید که هدایت الهی و غفران الهی شامل حالم بشه تا از این حال در بیام .

دلم برای دوستان روحانیم تنگ شده و دعایشان میکنم برای آنها هم دعا کنید تا در مسیر هدایت باشند .

از خداوند خواستارم تا محبت خودش و منتخب هایش را در قلبمان زیاد کند و ما را از مسیر اولیا و انبیای اللهی دور نکند طبق سوره فاتحه 

حقیر سرتا پا گناه

حدیث عشق و مرام دوستی خدا

سلام به پاکان

این حدیث رو یکی از دوستان خدا فرستاد این حقیر هم برای شما میزارم اگر نتیجه ای گرفتین این دوست خدا رو دعا کنید . 


از معاذبن جبل که یکی از اصحاب پیامبر بود سوال کردند که از حدیثی که از پیامبر شنیده ای ما را خبر بده . معاذ روی زمین نشست و گریه کرد. پدرو مادرم به فدایش ،یک روز داشتم کنار او حرکت می کردم که این حدیث را برای من فرمودند: ای معاذ، می خواهم حدیثی برای امت بگویم که اگر امت به آن حدیث عمل کرد روی رستگاری را در دنیا و آخرت می بیند ولی اگر تنها آنرا بشنود و عمل نکند، حسرتش برای امت من می ماند. پیامبر فرمود :قبل از اینکه خدا هفت آسمان را خلق کند هفت فرشته ویژه را خلق کرد که به آنها نگهبان می گویند یا مسئول گمرک هر آسمان. وقتی آسمان ها را خلق کرد، هر کدام از فرشته ها را در ورودی و خروجی آسمان ها گذاشت. از طرفی ملائکی را خلق کرد که آنها حافظان اعمال هستند و اعمال انسانها را حفظ می کنند. این ملائک ، یکی از اعمال پاک را انتخاب می کنند که به محضر خدا بالا ببرند. وقتی می خواهند این عمل را به آسمان اول ببرند نگهبان آسمان به حقیقت این عمل نگاه می کند و می گوید که این عمل را برگردانید و به صورت صاحبش بزنید. ملائک تعجب می کنند. خطاب می آید: من ملک غیبت هستم خداوند دستور داده است که  هرکس که در زندگی اش غیبت می کند ،نگذارم عمل او از آسمان اول بالاتر برود، هرچند عملش پاک است ولی بالا نمی رود. حضور یک رذیله ی شیطانی در زندگی ما ارزش عمل را از بین می برد و آن عمل را فاسد می کند. مثلا وقتی می خواهیم از شیر استفاده کنیم اگر به آن آب اضافه کنیم حجم شیر زیاد می شود ولی طعم اولیه را ندارد و ارزش شیر اولیه هم را ندارد. اعمال انسان هم این طور است .اگر اعمال انسانی همراه با رذایل شیطانی باشد، در بارگاه الهی از ارزش می افتد. در بارگاه الهی عملی ارزش دارد که خالص باشد. ما گاهی می گوییم که چرا حلاوت نماز را نمی چشیم ؟ علت این است که در جایی رذایل شیطانی وارد شده است .از پیامبر پرسیدند که چرا ما از نمازمان لذت نمی بریم ؟ پیامبر فرمود: زیرا شما از چشم هایتان مراقبت نمی کنید. این چشم ناخالصی می آورد و اثرش را در اعمال دیگر می گذارد. یعنی ما در عمل مان آب می بندیم و عمل آن خاصیت را ندارد.


پیامبر در ادامه فرمود: عملی را از آسمان اول به دوم می رسانند ،خطاب می آید که آنرا به صاحبش برگردانید زیرا در این عمل یک قصد دنیایی وجود داشته است و نیت فقط خدایی نبوده است. مراتب اخلاص خیلی سخت است. اعمال مخلِصین از هفت آسمان می گذرد. عملی به آسمان سوم می رسد و خطاب می آید که عمل را برگردانید و به صورت صاحبش بزنید. این فرد عملی را انجام داد ولی باعث کبر و غرورش شد. این عمل بوی خودیت می دهد و برگشت می خورد. عملی را به آسمان  چهارم می رسانند و بازخطاب می آید که آنرا برگردانید زیرا در این عمل عُجب وجود دارد. غرور یعنی فخر فروشی کردن به بندگان خدا ولی عُجب یعنی اینکه انسان در نهان خودش عملش را بزرگ ببیند. مثلا پیش خودش بگوید که عَجَب لذتی از نماز شب بردیم. این فرد عمل خودش را بزرگ می بیند. کسی که عملش را در مقابل خداوند می بیند عملش از این آسمان بالا نمی رود. وقتی عملی به آسمان پنجم می رود خطاب می آید که آنرا برگردانید و به گردن او آویزان کنید. عملی که در آن حسد باشد بالا نمی روید یعنی کسی که می دید عملی از عمل او بالاتر است حسد می ورزید .حسد یک بیماری نهانی صعب العلاجی است که معمولا ما متوجه این بیماری هم نمی شویم. حسد ریشه ی ایمان را می سوزاند. انسان وقتی می بیند که عمل کسی از او بالاتر است باید غبطه بخورد نه اینکه حسد بورزد. یعنی بگوید که ای کاش من هم این عمل را داشتم و با خدا معامله کند. انسان حسود می خواهد که آن مقام از فرد گرفته بشود و فرد زمین بخورد. وقتی عملی به آسمان ششم می رسد خطاب می رسد که این عمل را برگردانید و آن را به کمر و صورت صاحبش بزنید طوری که چشمانش کور بشود. زیرا این فرد رحم و مروت نداشته است. زیرا وقتی می دید که خداوند به بنده ای سختی رسانده است یا مرتکب گناهی شده است بجای دستگیری ،او را شماتت می کرد. رحم و مروت رحمانی در وجود او نبود. وقتی عملی به آسمان هفتم می رسد این عمل عالی است و نتیجه ی فقه و اجتهاد و ورع است. ملک می گوید که من ملک حجاب هستم و بین عمل و خدا حجاب می اندازم. عملی که برای خدا نبوده است. یعنی باز هم عمل ناخالص بوده است. این عمل هم برگشت می خورد. در انتهای حدیث داریم که یک عمل از هفت آسمان عبور می کند یعنی در این عمل هیچ رذیله ای نبوده است و ظاهر عمل هم خالص بوده است. چهار هزار ملک و هفت ملک آسمان، عمل را به بارگاه پروردگار می رسانند. همه شهادت می دهند که این عمل خالص است و هفت آسمان را رد کرده است .خدا می فرماید این عمل را برگردانید زیرا شما حافظ وجود نهان و درونی او نبودید، من نگهبان چیزی هستم که در نهان او می گذرد، عمل را انجام داد ولی من را با این عمل اراده نکرد یعنی عملش خالص بود ولی وجودش برای عمل خالص نبود. پس حافظان عمل هم فقط ظاهر عمل را می دانند و نهان وجود انسان را نمی دانند. در این هنگام معاذ گریه کرد. انسان مخلص عبد و بنده ای است که نفس به نفسش مهر قبولی خورده است. امام زمان(ع( بنده ی مخلص الهی است که نه تنها تمام اعمالش خالص شده است بلکه تمام وجودش خدایی شده است و اوست که مهر قبولی می گیرد.