نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

آشنایی با رموز سیر و سلوک حق

سلام 

امشب یکی از بحثها ارتباط انسان در این دنیا و لزوم جمعی زندگی کردن انسان در  زمین است . البته این موضوع به اینجا ختم نمیشود در دنیای آخرت نیز انسان در جوار کسانی که خود در این دنیا انتخاب کرده زندگی ابدی خواهد داشت . 

بنا به حقیقت و واقعیت خلقت انسان ، آدم و حوا جفت آفریده شدند تا در کنار هم به تکامل برسند و بعد از تنزل جسمی و روحی آنها این موضوع اهمیت بسزایی برای بقای حیات انسان پیدا کرد که بعد گذشت میلیون ها سال انسان موجودی اجتماعی و وابسته به اجتماع هست . 

مثلا کسانی که در ارتباط با دنیای خارج از تفکرات خود هستند با استفاده از نگرش و بینش و علم و تجربه دیگران با موضوعات جدیدی آشنا میشوند که به آنها در طی مسیر تکامل دنیوی و معنوی کمک میکند . 

تجربه نشان داده که بزرگترین عرفا و علما و فوضلا و دانشمندان کسانی بودند که با همردیفان و یا اساتید زمان خودشان در ارتباط بودند و این موضوع در سالکان نیز به وضوح دیده میشود . مثلا قضیه آشنایی شمس و مولانا که اگر این ارتباط نبود مولانا در طی این مسیر به این پایه از عرفان نایل نمیشد . 

ما بعضا در سیرو سلوک شاهد راهنماییهای میشویم که این اصل را نقض میکند مثل ریاضت های آنچنانی که بیشتر باعث بیماریهای روحی شدند تا ارتقای روحی . مثلا فلان فرد عالم نما دستور چهل روز چله نشینی بدور از جامعه و ترک نعمتهای اللهی را به مرید بیچارهء از همجا بیخبر داده و بعد از چهل روز هم نتیجه ای حاصل نمیشود الا ابهامات و تخیلات حاصل از تنهایی ، چرا ؟ 

شما اگر توجه کنید اقلب کسانی که چله نشینی کردند که بنده نیز در اوایل سیر وسلوکم از آن افراد بودم و بر حسب تجربه این مطلب را مینویسم در طی روزهای چله نشینی مدعی ارتباط با موجوداتی غیر ارگانیسم و غیر حقیقی میشوند ، چرا ؟ 

چون انسان موجودی اجتماعی است و اصلا خلقتش اینگونه بوده و اگر کسی را برای ارتباط پیدا نکرد برای خود شریک یا هم صحبت میسازد و انقدر با او انس میگیرد که دیگر بعضی اوقات حاضر به جدایی با آن نمیشود . چرا ؟ چون او کاملا مخاطبی خوب برای او بوده و با آن هر کاری که دوست دارد میکند و این بیماری او را گوشه گیر و خلوت جوی میکند . 

ولی اساتید راه حق همیشه انسان را به ارتباط با دیگران مخصوصا علما و دانشمندان تشویق میکنند و در معرفی نعمتهای اللهی و شکر گذاری آنها جهد میکنند و نتیجه این ارتباط و معرفی سالکی باتجربه و با علم و بامعرفت و شناخت میشود که به قرب اللهی دست میابد و در خلوت خود به جز خدا را راه نمیدهد چون او واقعیت حقیقت همه مخلوقات را درک کرده الا خالق هستی و تشنه ارتباط با اوست . 

واین تفاوت بین طریقت اسلام با طریقتهای من درآورده انسانهای سطحی نگر است . 

خداوندا ما را با حقیقت این دنیا و واقعیت آن دنیا آشنا کن که ما موجودی عاجز از رسیدن به این حقایق و واقعیت هستیم که اگر مدد تو نباشد پیوسته ذلیل خواهیم ماند . 

خداوندا ما را هدایت فرما با نوری که نور آسمانها و زمین است که ما ساکن زمینیم و مسافر آسمان . 

حقیر سر تا پا نیاز 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد