نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

خستگی از دوران

سلام 

جمله خسته شدم یک جمله آشنا برای تمام گوشهای مردم روی این کره خاکی است . 

وقتی ریشه یابی میکنی میبینی این جمله سرشار از رنجشهای حاصل شده از عمر انسان است . 

رنجشها نیز نتیجه حاصل شده از خطاهای اخلاقی خود انسان و مقصر کردن خدا  در کارهای انجام شده توسط خود انسان آن هم به بهانه وجود سرنوشت ، که میگویند خدا خواسته که من گناه بکنم سرنوشت من بوده ، او میدانسته که من این را خواهم کرد پس من بی اراده این کار را انجام دادم . 

نمیدونم این اراجیف را چه کسی یاد اینها داده ! 

پروردگار با وضع قوانین و گذاشتن شرایط برای هرکاری نسبت به بعد زمان ومکان در بسیاری از امورات انسان فقط نزاره گر اعمالش هست . مثلا جان خالقش و مالکش خداوند است ولی شما اختیار گرفتنش را دارید چه از خود و چه دیگران یعنی اختیار تا  این حد به انسان داده شده چه برسد به  اعمال . 

پس رنجشها را که نتیجه اعمال خودمان و پدرانمان هست را بیرون بریزیم تا بتوانیم حجاب نهفته در کیمیای معرفت را کنار بزنیم و به الو درجات رستگاری برسیم . 

حقیر سرتا پا غفلت

نظرات 1 + ارسال نظر
... پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:10 ب.ظ http://yaqut.blogsky.com/

سلام

http://haghighi.ir/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد