نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

خدایا من مملوکم تو مالک

به خدا در حیرتم از دست خودم و مردم این زمونه ؟ همه دنبال محکوم کردن کسی هستند و جویای مقصر . برای چی ! برای تبرعه کردن خودش از خیانتی که در حق خودش کرده و زندگیشو به گند کشیده و میگه خدا این سرنوشت رو برای من رقم زده . 

برای اثبات حرفش هم تمام منطقهای دنیارو به خیال خودش ردیف میکنه . 

بابا تو اصلا یه با با خدا حرف زدی ؟ دلم گرفته دارم گریه میکنم و اشکم اونقدر حرارت داره که گونه هام رو داغ میکنه . 

خدایا تو چقدر صبوری این همه گلایه میکنند و تو فقط گوش میدی و سکوت میکنی . 

و اگر تو سریع در عذاب بودی اینها جرات نمیکردند که به دروع و خیانت به تو اتهام بزنند و خیانتهای خودشان رو به تو نسبت دهند ، ای وای بر ما که روز قیامت پرده از اسرار اعمالمان برداشته خواهد شد و ما سرافکنده و آنجا خداوند متعال خواهد پرسید آیا عاقبت اعمالتان را دیدید ؟ 

ای وای بر ما در آن ساعت که اگر به ما رحم نکند آتشی وجودمان را خواهد سوخت که عالم در حیرت فهمیدن جرم من خواهد ماند . 

خدای من ، حبیبم من ، ای رحم کننده به حال زیان دیده از خود مرا ببخش که تو خدای بخشنده بی کرانی و من در خور بخشش بی کران . 

حقیر سرتاپاگناه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد