نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

شاید هم باشد

سلام . . . سید میگه توی خلقت خداوند خلقتها و قوانینی هستند که چه ما بپذیریم و چه نپذیریم آنها وجود دارند باتمام اینکه شما انسان منطقی و عاقلی باشید ؟؟؟ آخه دیشب بحثی بود که با تمام داشته ها و شنیده ها و تجربیات این حقیر مغایر بود و پذیرفتن این مطلب برای این حقیر بسیار سنگین بود . . . . . سید میگه تمام مفهومات این دنیا بستگی به گذر زمان داره و احتمالا در گذر زمان اشتباهاتی به وقوع بپیونده که از حیطه تفکر ما خارج باشه و برای ما قابل تفهیم نباشه . . . . وشاید هم اصلا تا ابد برای ما افشا نشه و ما در تحیر این قضیه بمونیم مثل ذات خداوند که قابل ادراک ما نیست . . . .ولی نمیدونم شاید هم حالا ودر زمان ما قابل فهم نیست . . . مرا به کدامین نفس شیدای خود کردی که تمام دنیا برانگیخته شدند تا بین ما را به هم بزنند و هر روز با یک ترفندی هجوم می آورند و قصد جدایی ما را دارند . . . . ولی نمیدانند که خدایی چون تو همیشه برای دوستانت نگرانی و به گفته خودت که فرمودی هر کس برای من حیله بکار برد بداند که من خود بزرگترین مکرها و حیله ها را دارم . . . آری کسی را یارای مقابله با تو نیست . . . . چه در رحمت وچه در جزا شر . . . . خدایا هر آنچه را که برای فهم این حقیر کافی میدانی میپذیرم و این را اطمینان دارم که تو دوستانت را هدایت میکنی و هدایت تو وسعت نامحدود دارد . . . خداوندا این حقیر را به داشته هایش مغرور نکن که همیشه جوینده باشم چون دریای علم تو نامحدود میباشد . . . خداوندا از علومی که نامنظم و بدون صورت مسعله و گنگ هستند و ما قدرت شناخت آنها را نداریم و احتمالا ما را از تو دور کنند حافظ باش و ما را دور کن . . . . حقیر سرتاپا غفلت
نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ق.ظ

salam lotfan migid amale rozane chi anjam midin?

سلام به خدا قسم این حقیر عاجز تر از اونه که بخواد اعمالی رو اراءه بده .
ولی اعمال یومیه و سعی در عمل به واجبات ودوری از محرمات و انجام اعمال انسانی و اخلاقی . . . و احترام به استاد و ملاقات استاد در روز و اعتراف به عجز و ناتوانی در محضر خداوند . . .
حقیر سرتا پا غفلت

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:36 ب.ظ

از همه ادما چه خوب چه بد دیگه خوشم نمیاد بی اعتمادم نسبت به همه..................

سلام
خوبی و بدی مقیاسش در محضر خداوند هست و بس
اما اگر ما از انسانها دوری میکنیم به خاطر ضعفهای خودمان است . . . . چون ابزارهای روحی خودمان را نشناختیم و این استرس یک موج منفی در ما به وجود می آورد که ما را از دیگران دور میکند و ما از دیگران واهمه داریم که نکند ما را قبل از خودمان کشف کنند . . . ولی نمیدانیم که کشف کردن آنها محال است چون آنها که از ما به خودمان نزدیکتر نیستند ! زمانی که ما خودمان را نشناختیم چطور آنها با این فاصله ما را بشناسند . . . پس از خداوند بخواهیم که ابزارهای جسمی و روحی ما را به ما بشناساند و ما را در مسیر خودشناسی حمایت کند . اعتماد امریست که به واسطه خودشناسی و خداشناسی به دست می آید .
حقیر سر تا پا عصیان

افسانه جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:19 ق.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام

لحظه ها را دریاب ،،

چشم فردا کور است ..

نه چراغیست در آن پایان ،،

هر چه از دور نمایانست ..

شاید آن نقطه نورانی ،،

چشم گرگان بیابانست


سلام
بسیار زیبا . . .
ای کاش خداوند اجازه میداد خودم را برایش قربانی میکردم . . .
جان عزیز است و ترس از دوری آن همه را میترساند ولی زمانی که برای کسی قربانی کنی که خود او آن را داده و اوست دوباره احیا میکند چه زیباست .
حقیر سرتاپا غفلت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد