نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت
نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

زیاد جدی نگیرین من دیونم حرفام . . .

بسم تعالی . . . این مطلب رو برای یکی از اساتید خوب دنیایه این حقیر گذاشتم که مطالبش رو خوندم و استفاده کردم ، گذاشتم . . . باشد که این حقیرو حلال کنه و دعا ایاک نعبدوایاک نستعین. . . . . . سلام وقتی کلمه اتهام اسلام و پیامبر ص را در بالای وب سایت شما دیدم ترمز کردم . . . شب را میشود روز کرد و یا نور را میتوان تاریک کرد ؟ در حالی که خدا مقدر کرده که اینطور باشه ؟ آیا کسانی که مدعی این هستند که اسلام دین پوچی هست کاری توانستند بکنند ؟ ولی تعصبهای بی جا و تعریفهای افراطی و بزرگنمایی بعضی ها که در جهل مرکب بودند موجبات حسادت کسانی را که خود میدانستند اسلام دین برحق هست ، را برانگیختند و کتاب آسمانی یعنی قرآن را آتش زدند و این نتیجه حمایت مسلمانها بود چون در کار خدا ابراز نظر کردند و مقیاس های عقلی خود را بروز دادن و اصلا چیزی را که قرآن همیشه از آن دوری میکرد را فریاد زدند و آن برتری جویی و تایید طلبی . مگر خداوند نفرمود من حافظ کلمات خود هستم ؛ هر کس میتوان مثل آن را بیاورد . حالا سبقت گرفتن از خدا چه معنایی دارد . من نمیدانم ؟. . . مگر خداوند در کتاب آسمانی نفرمود که در قبول کردن دین اجباری نیست ولی هرکس که قبول کرد و عمل کرد و تفکر کرد سعادتمند میشود . . . . این اجبارهای نابجا و حس تملک بر دیگران از کجا آمده من نمیدونم ؟. . . و شاید این کلمات رزق شما بود که این حقیر ابزار آن بودم استاد ... و این در تمام ادیان و آیین ها و مذاهب دیده میشود . . . حقیر سرتا پا گناه

درد و درمان

یکی دردو یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از هجران و وصل و درد و درمان پسندم آنچه را جانان پسندد اگر درد معنا میشد خیلی ها طلب میکردند . . . شنیدید میگن هرگریه ای یه خنده ای هم داره . . . یکی از مخلوقات حضرت هاتف درد هست که از ابزار همون امتحانی هست که در وبلاگم نوشتم . . . حضرت موسی ع از خداوند پرسید درد چیست فرمود ؛ منم . عرض کرد پس درمان چیست فرمود ؛ منم عرض کرد پس طبیب چیست فرمود ؛ بهانه ای برای باور خداوندا به ما معرفتی عطا کن تا رنجشهای وجودم را بیرون بریزم و وجودم را تهی از هرچیزی کنم و دانشی عطا کن تا از بندگی تمام دردها و رنجشها بری شوم ورحمتی عطا فرما که مامن گاه دلم محبت تو جاری شود تا بنده خدایی چون تو باشم که وقتی درب درگاهت را میزنیم نمیپرسی کیستی و در را باز میکنی نمیپرسی چه کردی و لباست درخور درگاهم نیست نمیگی کی معرفیت کرده سریع به آغوش میکشی و میبویی و میبوسی و در آغوشت آرام میکنی خداوندا دوستت دارم نووووووووووکرتم

روزی در کلمات

سلام این مطلب برای یکی از دوستانم که از کسانی هست این وبلاگ رو میخونه وتحمل میکنه که من اونو به اسم طاهره میشناسم و در مورد حکمت تعلق رزق در کلمات برای اشخاص و مهمتر از همه خودش منتظر جواب من بود ، مینویسم و انشاالله که مفید واقع شود. درمورد حکمت رزق کلمات . . . هر صوتی که از دهان انسان خارج میشود و یاازذهنش خطور میکند در عالم معنا شکل به خود پیدا میکند و باقی میماند حالا هم زشت و هم زیبا هرکدام صورتی پیدا میکند این موضوع حتی در صورت وقیافه انسان نیز تاثیر دارد اکثر افرادی که کلمات زشت به کار میبرند قیافه های زننده ای دارن و بلعکس افرادی که کلام خوب و پسندیده به کار میبرن چهره هایی دل نشین دارند . . . خداوند برحسب اختیاری که به انسان داده هر انسانی چهره وروح و جسم خود را ترسیم میکند بر اساس عمل کرد خویش وبعد از آن خداوند بر حسب عملکرد هر شخصی روزی آن را تعیین میکند البته استثنا هم وجود دارد پس کسانی که ضمیری زیبا برای خود ساخته اند خداوند نیز کلمات زیبا برای آنها رزق میکند این موضوع تمام موارد دنیوی و اخروی انسان را شامل میشود آیا تا حالا شنیدید که میگن با هر عمل خیری یک آجری برای شما در بهشت گزاشته میشود و در نهایت شما با اعمالتان خانه خود را در ملکوت عرش میسازید و خوب سخن گفتن نیز از همان اعمال خیر هست که شما را هم در این دنیا و هم در آخرت سعادتمند میسازد. . . همان گونه که خداوند میفرماید کسانی که بد دهن هستند با آنها در قیامت سخن نخواهم گفت و آنها با هم ترازهای خودشان همنشین خواهند شد طاهره جان شما هم روزیتان زیباترین کلامت هستند که این حقیر در حد توانم برای شما مینویسم . البته اگر دیگران سریع قضاوتهای عجولانه نکنند ، چون بنده با تمام دوستانم اینگونه ام . حقیر سرتاپاگناه

امتحان اللهی

این مطلب رو برای یکی از دوستانم فرستادم که خالی از لطف نیست که ایجا هم قیدش کنم. دوست گلم میخوام یه مطلبی رو برات آنالیز کنم . . . وقتی شاگردی بعد از یک سال تحصیل سر امتحان تقلب کنه معلم ورقه امتحانیشو میگیره و اونو به خاطر ضایع کردن زحماتش مردود اعلام میکنه اما. . . در امتحان اللهی خداوند ناظر جلسه است وخودش تقلب رو میزاره جلوت و میگه بنویس باید از امتحان به هر نحوی در بیایی . قرآن و کتابهای آسمانی و پیامبران و امامان همه تقلبهای امتحان خداوند هستند آیا اونقدر که برای این ترمت ناراحت هستی برای امتحان اللهی هم ناراحتی در حالی که خدا همه جوره حمایت کرده . . . خداوندا من عاجزم و ناتوان کمکم کن تا از این امتحان سر بلند بیرون بیام . . . التماس دعا . . . ممنونم که با حوصله مطالب منو میخونین و ابراز نظر میکنین انشآلله منم جبران کنم

سکوت یا فریاد

سلام امروز خیلی خالیم از هیچی و هر چه قدر خواستم مطلبی رو بنویسم نمیشه دیروزم یه متن بلندی نوشتم که بایه اشتباه پاک شد و فهمیدم که پیامی در این مطلب است که نمیتونم بنویسم و یا شاید اجازه نوشتن ندارم خوب منم تسلیمم و تا حالا که دلم تنگ شد با تمام بی حوصله گی اومدم تا بگم هستم ولی نیستم . . . نمیدونم من حتی هیچی هم نیستم و اونقدر به عجز و ناتوانی دنیوی خودم روز به روز واقف میشم که دیگر توان یا شاید علاقه صحبت و بیهوده گویی ندارم . . . از همه میخواهم که دعا کنید مصلح جهانی هر چه زودتر ظهور کنه تا شاید طریقت ما با وجود نوری از سمت خدا سمت و سو بگیرد ودیگر حرکت ما با شک و تردید نباشد واطمینان از مقصود حرکت ما را به سرمنزل حضرت محبوب برساند. . . به امید آن روز که چشمانمان آن چیز را که باید ببیند بنگرد سکوت را فریاد میزنم . . . اللهم عجل لولیک الفرج

انسان و قوه ادراک

این حقیر نزدیک شش سال است که در مورد زندگی بشر و ادیان مختلف و دیدگاه های متفکرین نسبت به این موضوها تحقیق میکنم و آنچه حاصل شد این بود که تمام افراد نسبت به معرفت وشناختشون از این موارد فهمیدن و معرفی کردن و تمام منتشرات آنها نشانگر اوضای امکانانت و علم زمان خودشان و سلایق شخصی خودشان بوده است و کل مطالب تحقیقی آنها که جمع آوری شود به هیچ وجه انسان را قانع نمیکند چون همه آنها نسبی بوده ولی ذات اقدس الهی محیط بر تمام تفکرات ومطلق میباشد . بنا بر این اساس است که خداوند میفرماید من هر کس را به اندازه فهم ودرکش امتحان میکنم و در نهایت قضاوت میکنم . پس راکد شدن در این مواردانسان را به قهقرا برده و نآمید خواهد کرد باور کنید اگر روزی شما درک مفاهیم دنیوی واخروی باشد خواهید رسید در غیر این صورت خودتان را خسته کرده اید . حالا روزی هم چگونه نصیب میشود آن هم بحث جدایی دارد که اگر مجالی باشد حقیر درسم را در محضر اساتیدی مثل شما تحویل خواهم داد . پناهنده درگاه حق

ای ماه

سلام ، دوست گلم صحبت ماه کردی . . . آه . . . یاد کسی افتادم که فقط ماه ناظر خلوتهای اوبود . . . فقط ماه شاهد صحبت او با چاه بود و فقط ماه همدرد و گوش شنوای شب بود ، ماه میدانست خواب در حسرت دیدن او در شب بود و در زمان ورودش به خرابه و نوازش طفلان خدا ، ماه بود که آرزوی همنشینیش را داشت ، اشکهایش را برای بینوایان فقط ماه دید وبس . . . آری ماه بگو آنچه را که در قلبت گنجیه کرده ای و آن را مایهء آبروی خودت در قیامت خواهی کرد. . . و هنوز این تویی که محرم حالات این طایفه ای و پسرش مهدی عج در ناز بازی تو حمد وثنای خدا میکند. خوشا به حالت ای ماه . . .

دنیای ازمابهترون

دیشب سید یه صحبتهایی برای دوستان کرد که خیلی براشون جالب بود . . . منم داشتم گوش میکردم و خاطرات گذشته رو مرور میکردم و تعجب من از این بود که چرا اکثر کسایی که به مذهب گرایش پیدا میکنند علاقمند به عالم اجنه میشوند و بیشتر تمایل به ارتباط با غیر انسان دارند همان عالم حیرتی که عرفا آن رااز بدترین امتحانات میدانند و راکد شدن سالک در این مرحله باعث گندیدن و عقب ماندن او از غافله میشود در حالی که اگر از کنار این مرحله به آسانی گذر کند قضیه برعکس میشود و از غیب علاقمند به ارتباط با سالک میشوند و آرزوی همنشینی با سالک را دارند . . . حالا من بیشتر از این موضوع آزرده میشوم که خیالات و ابهامات در سالک راه حق بزرگترین سد راه رسیدن به حضرت حق است و بنا به نثر صریح قرآن کسانی هستند که خداوند آنها را به خودشان مشغول میسازد و آنها از مسیر رسیدن به حضرت هاتف گمراه میشوند . . . . وای بر ما که خود را مشغول غیر خدا میکنیم و خود را در صف از یاد رفتگان جای میدهیم . . . خداوندا ما را به راه خود هدایت کن

شبهای غریبی

سید میگه غربت بو داره . . . میگن طرف بوی غربت میده یا اینجا بوی غریبی داره . . . دلم تنگه ولی نه برای شهرم نه برای عزیزانم برای یه چیزی که دلم رو میلرزونه خیلی بوی غریبی داره . . . غربتش وجودم رو به هم میریزه انگار که آمیخته شده با سلولهای بدنم وقتی سراغم میاد تمام زمان رو احاطه میکنه و شمارش نفسهایم در دم و بازدم با بخارش در سرمای زمستان آیینه تجسمی را میسازد که انگار که او نقاش خودش شده است آیا این منم که در باره او مینویسم یا اوست که انگشتانم را میچرخاند . . . نمیدانم ! احساس میکنم فاصله ما تار مویی ست که حجاب برافراشته و دمای نفس هایش سرمای تنم را شرمگین میکند و روح جدیدی را متولد میکند سد تغییرات را در من میشکند و نسوخ میکند به اعماق وجودم ولی هر چه قدر مینگرم او را نمیبینم و نمیشناسم ولی او به بخوبی میشناسد ومیبیند ، صدایش میکنم به آرامی از کنارم گذر میکند و مرا به نسیمی از خود میهمان میکند یعنی شنیدم ! فکر میکنم هنوز نمیبینم ،نمیشنوم ، درک نمیکنم ، نمیفهمم و همین مرا در هم میشکند . . . . سید میگه رزق تو اگه باشه بهت داده میشه . . . ؟ من به آرامی به خود میگویم آری حدود در دست اوست به آتش اگه زیاد نزدیک بشی میسوزی . . . ولی در عجبم پس چرا من اینقدر دلتنگی او را دارم اگر رزقم ندیدن اوست چرا خاکستر وجودم را میدمد و سوزان میکند این تن سرد بی جان را . . . شرمنده ام که این دل اونقدر ناقابل هست که لایق دیدار تونیست ای نازنین خدا . . . اللهم عجل لولیک الفرج

اربعین

اربعین دوباره داغ حسین ع تازه شد . . . واویلا واویلا واویلا . . . . . . کربلا زینب س در راه است نکند دوباره میزبانیت دلمان را خون کند . . . الله اکبر

گناه یا ثواب کدام را بازگو میکنید

تا حالا شده برین برای زیارت یه جای متبرکه مهمی یا امام معصوم س . . . معمولا اولین کاری که میکنید تماس با خانواده و آشنایان و دوستانه . . . و به همه اعلام میکنید که من زوار فلان حرمم حلالم کنید ویا وقتی یه کار مثبتی انجام میدین با ذوق و شوق با همه در میون میزارین . . . اما !!! وقتی میخوای بری فحشا بکنی یا دزدی بکنی ویا فحشای جنسی کسی رو تو فکرت داری و. . . بازم بگم ؟ وقتی گناه میخوای بکنی به چند نفر زنگ میزنی و میگی و اعلام میکنی که من دارم گناه میکنم . . . . این همون مراقبه از نوع ممنوعییته . . . خداوندا به ما جرعت و فهم و معرفت ترک گناه رو بده . . . . . . . حقیر سرتا پا گناه

هدیه ای برای او

دیشب رفتم محضر آقا سید . . . خیلی دلم پر بود و تا رسیدم شکوه از خودم و چراها و . . . دیدم آروم سرشو آورد بالاو گفت اگه دعوتت بکنن بری پیش یه پادشاه هدیه براش چی میگیری ؟ باید حتمی یه چیزی باشه که اون نداشته باشه و نظرشو جلب کنه ؟ هرچه قدر فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید آخه من هرچیزی ببرم اون بهترینشو داره . . . موندم توش ؟ گفتم هیچی ندارم با یه حالت محضون آقا سید گفت ما برای مخلوق خدا چیزی برای هدیه نداریم پس محضر خدا چی میخوایم ببریم . . . وقتی این گفت رنگم پرید داغون شدم واقعا چی برای هدیه درگاه خدا داریم . . . توشه ما اعمالمونه خدا وکیلی کدوم اعمالمون قابل هدیه دادنه ؟؟؟ اللهی العفو، ارحمنی بحق علی ع

غریبه آشنا

غریبه آشنا دوست دارم بیا . . . ترانه ای که یه زن خونده منم شنیدم دلم هوای آشنایی را کرد که خیلی غریبه بعضی ها بهش میگن عیسی بعضی ها خضر و بعضی ها . . . و بعضی ها مهدی عج . . . خیلی ها میشناسنش ولی یا ندیدنش یا درکش نکردن و یا اونقدر سرگرم این دنیاشدن که یادشون رفته یکی در انتظار قلبهای آنهاست که بخواهند و بخوانند آن حبیب حق لم یزل رو تا از پرده غیبت بتابد و روشن کند این سیاهی دوران را . . . اگر حرفهایم بوی کبر میدهد از من نرنجید که هیچ کلمه ای توان وصف او را ندارد و به دست و پا می افتد آنکه بخواهد توصیفش کند و تمام توانش را میگمارد تا بهترینها را بنویسد. . . اللهی عجل لولیک الفرج

شرمنده کلامم سرد است

دیشب دیگه از کوره در رفتم و کاری که ازم بعید بود و انجام دادم یه لحظه به خودم اومدم که من دیشب مطلب صبر رو تویه وبلگم قرار دادم شرمنده شدم و شروع کردم به توجیح کردن خودم که اگه اینطوری بود . . . . . نه نه نه من مقصر نبودم . . . داشتم خودمو دلداری میدادم که یادم افتاد دارم به خودم هم دارم دروغ میگم . . . ای داد بعد این همه سر و صدا موندم تویه گل تازه فهمیدم مراقبه در بدترین لحظات ساده نیست و بسیار سفر باید تا پخته شود خامی . . . دوباره مینویسم تا نمیرم و بمانم با آنچه درونم را آشفته کرده آری دوباره این راهرو گرد به صورت نشسته نیاز به شستشوی تو دارد ، حبیبی ای زیباترین و باصفاترین همنشین عالم . ای دلسوزترین و مهربانترین همدم عالم . نگار من . عزیزم . ای پاره دلم . صفای دم و بازدم نفسم . اگر فراق تو مرا احاطه کرد ! کجا امن گاه من خواهد شد من به آغوش که خواهم گریست و گلایه های اعمالم را به که خواهم گفت . ای خدای گذشت تورا کسی توان همپایی دارد ؟ چگونه مادری کودکی را که خطا کرده با تمام محبتش به فلک میکشد فدای تو شوم که با دشمنانت نیز احسان میکنی . آیا روزی که تورا خواهم دید توان نگاه تورا خواهم داشت . . . . .، . . . . . حقیرسرتا پا عصیان . . . ارحمنی یا کریم الله

الله مع الصابرین

سلام به کسانی که امروزشان را بدون تردید و ترس و با اطمینان به خدا شروع کردند . . . شاید خیلی ها توکل به خدا را فقط در این میدانند ، زبانن یه حرفی بزنن که خودشون آروم بشن و ترس تصادف یا مال باختن و یا اتفاقات ناجور از اونها رفع بشه در واقع به این فکر نمیکنند که اگر خدا را وکیل لحظات زندگیت قرار دادی دیگر نباید نگران بود . . . خدا وکیلی چند بار وقتی گفتی خدایا توکل به تو با علم الیقین بوده ؟ . . . بعضی وقتها کسانی که با حضور قلب توکل میکنند مواجه با مشکلاتی میشوند که به آنها در عرفان عامیانه حکمت میگویند حال اگر صبر سر لوحه این شخص شد کلمه نورانی کتاب قرآن کلام خدا شامل حال او میباشد . . . الله مع الصابرین. . . در عالم معنا همراهی خداوند با آنچه در تفکر ماست بسیار متفاوت میباشد . . . زمانی که خداوند قادر، قصد همراهی شخصی رو داشته باشه تمام خلقت و موجودات ، رامشده راه او میشوند . . . واین هدیه ای از طرف خداوند برای صابرین است . . . بنده عجول سرتا پا گناه