نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

وجودم را دربر میگیرد آن زیبایی خدا


سلام قرآن را به زیبایی دیدم زیبایی که وجودم را شکافت و نگینی را از درونم به خودم نشان داد که از دیدنش در وجودم به قدری خوشحال شدم که داشتم گریه میکردم آری نگین بندگی و تسلیم . کلمات اللهی شکافنده قلبهاست ، شکافنده ای که در تمام انسانها فرق دارد و معجزه میکند . برای من از باب بندگی و تسلیم باز شد برای شما چطور ؟ الله اکبر دارن اذان میدن و آغوش خداوند برای بندگان و تسلیم شدگان باز است و صوت ملکوتی بشتابید به سوی نماز یعنی بیاید به سمت من و این دعوت خداوند است . حقیر سرتاپاغفلت


بازم کنار امواج

سلام

امروز داشتم به این فکر میکردم که عید نزدیکه و خیلی از خانواده ها از لحاظ مالی ضعیف هستند و توان خرید لباس نو و آجیل و میوه برای خانواده رو ندارند و متقابلا کسانی هستند که فقط خرید آجیلشان و میوه شان از میلیون میگذره و سفرهای نوروزی به خارج از کشورشان که دیگه نگو . موندم توش که چه خبره ؟ ولی وقتی یکم به عقل که رجوع میکنم مبیبینم که هر دو تاشون سیر میشن و قانع و زمانی که میمیرن تویه یه خاک گذاشته میشن . حالا با رنجشها و نارضایتیهایی که به وجود میاد باید چه کرد . آیا میشه انتظار داشت که راضی باشند و رنجشی هم نباشه . البته تعجب من اینه که اون پولداره همیشه تویه فکر فردا و حسابهای بانکی شه و یادش رفته خدا روزیشو میده ولی اون فقیره در کمال تعجب تویه هر آهی که میکشه میگه الحمدالله و دعا برای دیگران میکنه . حالا نفهمیدم شکر فقره از کجاست و غفلت پولداره برای چیه ؟ اون مشغول مال دنیا و اینم از تنگ دستی و ناچاری شاکره و میترسه که اونی هم که داره از دستش بره . اطمینان به خدا یک افسانه شده و یک آرزویی که یا دراویش دم میزنند و سالکان ادعایش را دارند و عارفان توضیحش میدهند . باز هم در کنار امواج شک و تردید شناورند و به مثال ماهی حوض میمانند که زمان گشنگی بر روی آب دهانشان را باز و بسته میکنند به اید آنکه رهگذری تکه نانی برایشان بندازد ولی غافل از آنند که خدایشان به فکر آنان هست و کودکی را که نان در دست دارد و به شوق بازی با ماهیان نانش را نمیخورد تا به آنان دهد را به طرف حوض هدایت میکند در حالی که مادرش امتنا میکند و خداوند او را راضی میکند با گریه طفلش ، تا با او بیاید و آن نان را به ماهیان دهد . . .  آری روزی آن ماهیا تکه نان است و روزی ما هم همان تکه نان ولی ما اشرف مخلوقات و آن یک حیوان حال چه فرقی بین بی اعتمادی ما به خدا با آن ماهی هست . وای بر ما که با خدایمان چه عهدی بستیم و چه کردیم . . . حقیر سر تا پا گناه

علی وار باش نه چاپلوس

سلام امروز صحنه ای را دیدم که فردی به خاطر نفع دنیوی خود چنان چاپلوسی فردی را میکرد که خود آن شخص از مفسدین روی زمین است و برای حفظ سمت خود دست به جنایتهای بسیاری داده و تعجب از اینکه همیشه صحبت علی ع را میکند و از عدالت علی ع میگوید . استاد مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی ع مینویسد * ﻋﻠﻲ ﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺩﻭ ﻧﻴﺮﻭﺋﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﻢ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺍﻓﻌﻪ. ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺭﺍ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﺩ ﻋﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﭽﺮﺧﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺣﻴﺎﻧﺎ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﻧﺞ ﻣﻴﺒﺮﻧﺪ. ﻭﻟﻲ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﻭﺭﻫﻬﺎﻱ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺗﺶ، ﻳﻌﻨﻲ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻇﻬﻮﺭ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻋﻠﻲ، ﺩﻭﺭﻩ ﺗﺠﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻭ ﺩﺍﻓﻌﻪ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺗﻤﺎﺳﺶ ﺑﺎ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﺗﺠﻠﻲ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻭ ﺩﺍﻓﻌﻬﺎﺵ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﻋﻠﻲ ﻣﺮﺩﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺿﻲ ﺳﺎﺯ ﺑﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻳﻜﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺍﺕ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﺁﺩﻡ ﻣﺴﻠﻜﻲ ﻭ ﻫﺪﻓﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯ ﻭ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺍﻧﻘﻠﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﻌﻤﻠﻲ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻫﺪﻓﻬﺎﻱ ﻣﻘﺪﺱ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: « ﻳﺠﺎﻫﺪﻭﻥ ﻓﻲ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻟﺎ ﻳﺨﺎﻓﻮﻥ ﻟﻮﻣﺔ ﻟﺎﺋﻢ »(1). ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻴﻜﻮﺷﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﺳﺮﺯﻧﺸﮕﺮﻱ ﺑﻴﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﻨﺪ. ﺩﺷﻤﻦ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺿﻲ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻦ ﺍﺳﺖ. ﻟﻬﺬﺍ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩﻫﺎﻧﺪ ﻛﻤﺘﺮ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻋﻠﻲ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ، ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺪﻋﻴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﻴﺶ ﺩﺭ ﺭﺩﻳﻒ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ. * آری علی ع اینگونه بوده و مدعیان طریقت و راهرو او باید اینگونه باشند . وای بر حال ما که زندگیمان فقط حرف زدن شده است . خداوندا ما را هدایت فرما . . . حقیر سرتا پا غفلت

آیا خدا فقط نماز را واجب میداند؟

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﻧﻪ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﻨﻢ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﺶ ؟{-18-}{-12-}
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﮕﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﺨﻮﻧﺪﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﯾﻀﻪ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻫﻢ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺫﺭﻩ ﺑﻪ ﺫﺭﻩ ﻭ ﻣﺜﻘﺎﻝ ﺑﻪ ﻣﺜﻘﺎﻝ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﻢ . 
ﭘﺲ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﺟﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎ ﻭ ﺧﻮﺑﯿﻬﺎ ﻭ ﺑﺪﯾﻬﺎﯼ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺩ . 
ﺣﺎﻝ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﺭﺯﻭ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﻮﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﯿﺮ ﻣﺴﮑﯿﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﯼ ﺣﺒﯿﺐ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﮔﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺰﯼ ﺗﺎ ﺑﺮ ﻋﻈﻤﺘﺖ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﮑﺮﺍﻧﻪ ﻟﻄﻔﺖ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺷﮏ ﺁﻟﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ . 
ﺣﻘﯿﺮ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎ ﻧﯿﺎﺯ

فکر میکردم خیلی دنیای کوچکی دارم

ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻠﻘﺖ ﺍﺳﺖ . 
ﻭﻟﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﺳﺘﻔﺮﻭﺷﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭﺵ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﻪ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺑﺎﺭﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻮﯾﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺟﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﻓﺖ . . . 
ﺁﻩ . . . ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﺩﻟﺮﺑﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻧﺎﺯﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺻﺒﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﺷﺐ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺎﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺑﺎ ﺣﻮﺍﺱ ﺟﻢ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻠﻤﻪ ﺻﺤﺒﺘﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﻣﻦ ﭘﺸﺖ ﻭ ﭘﻨﺎﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻢ . . . 
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ . 
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺗﻮ ﭼﯿﺴﺖ . 
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﭼﺎﮐﺮﺗﻢ ﺑﺰﺍﺭ ﺩﺳﺖ ﺭﻭ ﺑﺒﻮﺳﻢ . . . 
ﺑﺰﺍﺭ ﺗﻮﯾﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﺧﻮﺏ ﺩﻟﻢ ﺭﻭ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﻪ . 
ﺣﻘﯿﺮ ﺳﺮﺗﺎﭘﺎ ﻧﯿﺎﺯ

خدایا چرا اینگونه شده ؟

سلام . . . امروز تازه فهمیدم که قرآن که اصلی ترین و معتبرترین پیام خداوند به بندگان هست را آن گونه که باید میشناختم نشناختم و این هم شده عامل بدبختی این حقیر در بعضی از مواقع که زبانم را در گلویم زندانی میکند و عرق شرمندگی را درجبینم نمایان میکند البته نه از بنده خدا بلکه از حضرت هاتف که اینقدر این حقیر را مورد لطفش قرار داده ولی این حقیر چه کرده ، هیچ هیچ هیچ . . . خداوندا نور کلماتت را در قلب این حقیر بتابان تا بهانه های دیگران و آنان که فکر میکنند این حقیر بر مسند غرور نشسته ام و بجز کلام خودم حرفی را پذیرا نیستم بدانند این حقیر همیشه تشنه آموختنم و به قول حضرت علی ع که هر کس به من کلامی وعلمی را بیاموزد مرا عبد خود قرار داده . . زمانی که علی ع که عالم به علمیست که خداوند منبع آن است این کلام را میفرماید پس این حقیر که هم نمیداند و هم نمیتواند چه بگویم ؟ خداوندا ممنونم که مرا دربین کسانی قرار دادی که از آنها میاموزم و هر کدام را در سینه هیشان علمی قرار دادی تا آن را به همدیگر انتقال دهند و این حقیر نیز از این لطفت بهره مند شود تشکر میکنم . . . خدا تو خود میدانی که مرا از مرحله غرور با لطف خودت گذراندی و با خاک همنشینم کردی پس مرا صبر عطا کن تا در حفظ این لطف استوار باشم . . . خداوندا بیماریهای روحی گذشته مرا از این حقیر دور فرما تا دوباره به آنها گرفتار نشوم و این را که بازگو کردم ترسم از این است که بیماریها مرا به قهقرا ببرند و فاصله ام را از تو خدای بی همتا زیاد کنند . . . . خداوندا این حقیر خوب میداند که تو عالم بر تمام این دعایم بودی ولی گفتار من جهت آرامشی ست که در زمان گفتگو با تو دارم و نیازی که مرا به زبان و گفتگو وادار میکند . . . اللهی استاد این حقیر آقا سید رو از تمام فتنه های آخرالزمان عج حفظ بفرما و او را غنیمتی برای ما حفظ بفرما و او را هدایتی در خور علم و عظمت خودت قرار بده تا اونیز در مسیر وصل تو بندگان تو را در این مسیر به اذن خودت راهنما باشد . و این حقیر را معرفتی ده تا بپذیرم آنچه را که تو میخواهی و دانشی که خود را به تو بسپارم . . . . و تمام دوستانم را اعم از همراهان این وب و یا همراهانی که این حقیر را در این مسیر کمک کردند به نور خداییت هدایت فرما تا از همان خاصانی باشیم که به تو خدای بی همتا میرسند و تو آنان را میخوانی و در کنار خودت جای میدهی وآنان را مورد لطفت قرار میدهی . . . یا ربی مرا چه آمده که اینگونه سخن میگویم ببخشا که هر زمان که تو را میخوانم فقط میخواهم . . . ؟ حقیر سرتاپا نیاز

علامت سوال ما تاکی با ماست ؟

سلام . . . امشب داشتم در مورد بعضی از مشکلات و موانع موجود در زندگی دنیوی و روحانی و عرفانی با یکی از دوستامون صحبت میکردم وتوضحاتی در این مورد به ایشون دادم که احساس کردم که بیان کردنش در این وبلاگ میتونه جواب خیلیهامون باشه ! وقتی درزندگی دنیوی به سوالاتی میرسی که جوابش رو نمیدونی تا آخر عمر اونها باشما هستند و رویه هم انباشته میشن و اگه به جوابش نرسی و با این علامت سوال بمیری باید جوابش رو در عالم برزخ پیدا کنی ، اونایی که با خودت بردی باید اون دنیا از خودت جدا کنی و پاک و مطهر بشی ولی به جواب رسیدن تویه این دنیا خیلی آسونتر از برزخه چون هر روز برزخ برابر با هزار سال دنیوی است . . . سوالات چی هستن ؟ جالب اینجاست که خداوند جواب تمام آنها رو در قرآن فرموده . اما کو دل آگاه ؟ سوالاتی که مارو تویه این دنا اسیر میکنند اکثرا بانفس و شهوت آمیخته شده . مثلا مردی که زن داره ولی وقتی زن دیگه ای رو میبینه احساس میکنه یه جای خالی هم داره که این زن میتونه اونو پر کنه حالا چه از لحاظ جنسی و چه احساسی و دین هم به اون اجازه داده که ازدواج کنه و حتی اگه مشکل مالی نداشته باشه تشویق به این کار کرده و شرایطی رو قرار داده که اگر داشته باشی میتونی حتی بیشتر هم اختیار کنی . اما مردها در جامعه ما همیشه در این موقعیتها از ترس آبرو و پاشیدن خانواده از این قضیه دوری میکنند. . . ادامه رو حتما بخون . ادامه مطلب ...

خداوندا ممنونم که پرونده ام همیشه بازه !

سلام امروز اتفاق جالبی افتاد و این فیسبوک و اعضای محترمش کار دستمون دادند . خواهرم زنگ زدو گفت تویه فیسبوک دیدمت . این عکسای ضایع و سکسی چین که دوستات دارن. واقعا من خجالت کشیدم چون خواهرم اطلاعات کافی نداره و فکر میکنه خانومایی که منو اد کردن با من ارتباط دارن . آخه خانواده من نسبتا مذهبی هستند منظورم پدر و مادرم . آخه راست میگه من که شما رو نمیشناسم و اینجا آشنا شدم و تا حالا هم با هیچ کدومتون نه چت کردم نه ایمیلی دادم فقط وب سایتمو براتون گذاشتم تا بخونین . البته هدف من از ورود به فیسبوک به وجود آوردن یک فضای دیگه بوده که اونم معتقدم افرادی که توبه میکنند مقربتر اند از کسانی که خدا و عبادتش یک عادت شده براشون و خداهم فرموده که من توبه کننده ها رو دوست دارم و این حقیر خود از توبه کنندگان هست اگر قبول باشه . آخه من چیکار کنم اکثر کسایی که به خدا گرایش دارند خانوم هستند و بیشترشون هم دوست دارند توبه کنند از اعمال حالاشون . پس نتیجه من اینه که خدا در قلب گناه کاران بیشتر رنگ داره تا موءمنین به ظاهر با ایمان . اکثر کسانی که ادعای ایمان دارند چراغ خاموش تویه سایتای اونجورین و به ما که میرسن کلمات رو تویه گلو قرقره میکنن ولی به خدا زن و مرد بدکاره ای رو دیدم که زمان پشیونیشون و توبشون بدون واهمه گریه کردند و بیمایهای روحیشونو گفتن و مشاوره گرفتند و موفق شدند . از اینجا دستان مادرم و پدرم رو میبوسم که از خدا برای من بهترین دعا را خواستند اون هم هدایت . . . آره هدایت به سوی هو. . . حقیر سرتا پا گناه

چرانمیخوانید؟

سلام . . . مطلب قبلی رو بخونید و نتیجه به دست اومده رو برام بزارید ! البته این که نظرتون رو بگین برام برام خیلی مهمه . . . حقیرسرتاپانیاز

چرا نماز بخوانیم ؟ حتما این مطلب رو بخون

سلام . . . این مطلب رو تا آخر حتما بخون چون جواب خیلی از سوالهاتو میده و این حقیر رو دعا بکن که هدایت بشه . . . امشب به لطف خدا اهمیت نماز در زندگی و سیر سلوک را به مقدار رزقمان بررسی میکنیم . . . نماز یک فریضه ای واجب است که حضرت رسول ص در معراج به عنوان شرح تکلیفی برای امت خود دریافت کرد که ظاهر این فریضه برای عوام فقط یک وظیفه عبادی بوده ولی برای خیلی از خواص جای سوال ؟ اعمال خاصهء نماز مثل وضو و رکوع و سجده و کلمات اعترافی آن همیشه مورد بحث مجالس عرفا بوده و هست . بررسی نماز از لحاظ علمی : وضو در مقدمات نماز از واجبات احیای آن میباشد که از لحاظ علمی ثابت شده تمام نقاطی که شسته میشود و مس کشیده میشود از نقاط حساس و مرکز موی رگهای عصبی میباشد و جریان آب بر روی آنها تاثیر بسیار شگفتی در روح انسان دارد و باعث آرامش فکری و ثبات روحی میشود . . . تکبیر اولیه نماز بنا به تحقیق یک محقق هلندی کلمه الله باعث باز شدن مجاری تنفسی و آرامش فکری و روحی میشود که او در بیمار های روحی مسلمانان و حتی غیر مسلمان آزمایش کرده و نتیجه آن را اعلام کرده است و توضیح داده است که کلمه الله و تکرار آن باعث درمان افسردگی روحی و گشایش در افکار میشود (منبع سایت حوزه علمیه ملایر) . . . واما سوره حمد و سوره های دیگر در نماز باعث خزوع و خشوع انسان وآماده شدن انسان در تسلیم به درگاه اللهی میشود که بسم الله استارت آن میباشد . . . رکوع از لحاظ علمی و در حرکات یوگا از بهترین حرکات اعتدالی و تعادلی میباشد که خستگی های جسمی انسان را خارج میکند و حالت نود درجه و فشار دستان به زانو باعث شکش عضلات پشت زانو و کمر و ماهیچه های بسیاری از نقاط بدن میشود که این خود از لحاظ جسمی و ظاهری بسیاز مفید میباشد . . . و اما سجده که بنابر تحقیقات دانشمندان آلمانی چسباندن هفت نقطه بدم به زمین که نقاط آن عبارت است از پیشانی و کف دستان و زانوها و انگشتان پا و تکرار آن در شبانه روزباعث جلوگیری از 99 درصد سکته های قلبی و مغزی میشود و علت آن میکانیزم مغناطیسی زمین و گردش خون انسان میباشد و حتی در روح انسان و آرامش فکری نیز بسیار تاثیر گذار است . و حال از لحاظ عرفانی . . . ادامه مطلب را بخوان ادامه مطلب ...

دیگه داره شورش در میاد

سلام . . . دیشب رفته بودیم خونه علی عسکر ، من و سید و چند نفر دیگه دور هم بودیم و طبق معمول که تازه گی ها روال شده سید سکوت کرده منم از صحبت های بیهوده حوصلم سر رفته بود یواشکی خم شدم و گفتم سید حواست هست دیگه از مجالس بوی خدا نمیاد و هرکسی داره ساز خودشو میزنه و همه صاحب نظر شدن و از منبر پایین نمیاد . آروم سرشو تکون داد یعنی بله ،حالا نمیدونم شاید باید یه فورجه ای و فاصله ای بین ما بیفته و یه فرصتی به خودمون بدیم . آخه وقتی ما برای دل تنگیامون دنبال گوشی بگردیم و پیداش نکنیم البته گوش محرم ، شروع میکنیم به اراجیف بافتن و حی حرف میزنیم تا جایی که همه میفهمن که داریم چرت و پرت حرف میزنیم ولی بروی خودمون نمیاریم و آخرش نمیدونیم چطوری جمع و جورش کنیم . و تمام رنجش هامون رو بیرون میریزیم غافل از اینکه تویه جمع معنوی نشستیم و این جمع یه بزرگی داره و احترامش باتمام ساده گیش واجبه و سکوت پایه این جمع هاست . ادعای دانستن در محضر استاد نشانه نادانی و خودنمایی فرد است . سیر و سلوک یک توشه همیشگی لازم داره اونم ادب و معرفته . سکوت در مجمع پایه اصلی سالک به شمار میره . خیلی ها فرقه های طریقت رو با سیر و سلوک اشتباهی میگیرن . به هر حال دیگه شورش در اومده و همه مدعی رسیدن به واقعیت هستن و دارای مکاشفات الاالله . بابا این حقیر دیگه خسته این راه شده و درسته که خاک پای تمام سالکان اللهی هستم ولی سکوت رو بهترین راه ارتقای سالکان دیدم و اگر عددی نیستم ولی عارف و سالک رو از چند فرسخی میشناسم و ادا در آوردن رو هم میشناسم ولی به روشون نمیارم ولی اونا هم که کم نمیارن و با حرفای اشتباهشون خیلی ها رو به اشتباه میندازن . ناراحتی این حقیر اینجاست که این افراد چون در کنار ما هستند دیگران به دید سالک و عارف به اونها نگاه میکنن و به حساب ما اعتماد به اونها و صحبتهاشون میکنن . خداوندا ما رو از فتنه های نفس و شیطان حفظ بفرما . حقیر سرتا پا غفلت و گناه

خدایا چه میکنی که همه مجذوب تواند

سلام. . . امروز میخواهم برای شما جریان توبه یکی از مخلوقات خدا را که ذاتش و نطفه اش کثیف و شیطانی هست را بگم که بسیار جالب است . . . جریان توبه کردن یکی از فرزندان شیطان و آمدنش به محضر پیغمبر ص . . . یک روز از عالم غیب مخلوقی از جن ها به محضر پیغمبر ص وارد شد و عرض ادب کرد حضرت سوال فرمود کیستی ؟ عرض کرد نام من هام است فرزند هیم و او فرزند لاقیس و او فرزند ابلیس رانده شده . . . . حضرت رسول ص فرمود حال قضیه تو چیست؟ گفت من در زمان قابیل و حابیل کودکی بودم و بین مردم تفرقه می انداختم و مجبور به قطع رحم میکردم و تشویق به شهوت رانی و جنایت . . . . حضرت فرمود با ای همه گناه حال اینجا چه میکنی . . . عرض کرد که من در زمان حضرت نوح توبه کردم و او را همراهی کردم در طوفان دریا . . . ابراهیم را در قتلگاه فرزندش اسماعیل همراهی کردم اسحاق را همراهی کردم و موسی را در نیل همراهی کردم و تورات را آموختم و بسیاری از پیامبران بنی اسراءل را همراهی کردم و نیز در کنار عیسی بودم در تمام لحظات و انجیل را آموختم و حال آمده ام در محضر تو پیامبر آخرالزمان که آنها وعده دادند و به دین تو وارد شوم و کتابت را بیاموزم . . . حضرت رسول ص او را دعا کرد و او را با علی ابن ابیطالب ع آشنا کرد تا قرآن را بیاموزد . . . . ولی او امتنا کرد و عرض کرد من بجز شما و وضی پیغمبر ص از کسی طلب علم نمیکنم حضرت فرمود آیا وصی پیغمبران گذشته را میشناختی عرض کرد بلی و یکی یکی آنها را نام برد و حضرت رسول فرمود آیا در مورد وصی من چیزی میدانی ؟ عرض کرد او در تورات الیا نامیده شده حضرت فرمود آری او همان علی است حضرت فرمود آیا نام دیگری همو دارد عرض کرد درانجیل او را هیدارا نامیدن و حضرت فرمود علی معروف به حیدر است و همان هیدارا ست . . . آیاتی را آموخت و عرض کرد یا علی آیا کافیست حضرت فرمود بلی چون کم قرآن زیاد حساب میشود . و رفت نیامد زمان جنگ صفین در لیله الحریر نزد حضرت علی آمد . . . نتیجه میگیریم که عشق خداون ذات را نیز تغییر میدهد آنها که هدایت نشدند خود نخواستند . . . . حقیر سرتا پا عصیان

آیا ما برای شیطان شناخته شده ایم

سلام . . . اعوذوباالله من الشیطان الرجیم . . . بسم الله الرحمان الرحیم . . . خداوند میفرماید که من جنیان را از آتش بی دود آفریدم و شیطان از همین مخلوقات است . . . پدر اجنیان مارج و همسرش مارجه نام داشتند مثل آدم و حوا . . . از ازدواج مارج و مارجه ، جان به دنیا آمد که از نسل جان دوطایفه بوجود آمدند که یکی جن ، همان اجنه ای مومن و یا کافر هستند و طایفه دوم شیاطین که پدر بزرگشان ابلیس میباشد که فرزند مستقیم جان میباشد . . . عزازیل نام اصلی آن میباشد به معنی عزیز شده که این لغت عبری بوده و علت این اسم عبادتهای او به درگاه خدا بود که خداوند او را عزیز درگاهش کرد واو برای فرشتگان منبر میکرد . در مورد ازدواج اونقل بسیار از ادیان مختلف شده ولی تنها نقلی که در آن اسمی برای همسر او قید شده این است که او در قبیله خود با دختر *روحا* به اسم *لهبا* ازدواج کرد و از آن ملعون فرزندان زیادی در روی زمین به دنیا آمد آنها مشغول عبادت شدند و عبادتهای بسیار سختی را پیش گرفتند واز میان آنها عبادتهای ابلیس زبان زد همه بود و بعد به خاطر خطاها همه آنها را خداوند به هلاکت رساند و همچنین نسناس بشر قبل از انسان را هلاک کرد و در میان آنها ابلیس را خداوند نگاه داشت و بعدها فرشتگان او را به آسمان بردند و آنجا مشغول عبادت خداوند شد تا جایی که به مقام آموزگار فرشتگان رسید و آنجا احتیاجی به زن نداشت و بعد از رانده شدنش از بهشت هم برای او همسری داده نشد . گفته شده بنا بر حدیثی از حضرت تقی ع در کتاب شیطان در کمین گاه گل انسان به مدت هزار سال مثل سفالی در گوشه ای بوده که فرشته ها با کنجکاوی به آن سر میزدند و شیطان نیز از سوراخ دماغش وارد میشود و از پایین خارج میشد و به برامدگی شکم او میزد و میگفت تو چه هست که خداوند میخواهد زنده ات کند. عبدالعظیم حسنی از حضرت تقی ع سوال کرد که علت بد بو بودن غاءط انسان چیست حضرت فرمود گذر کردن شیطان از شکم و پشت انسان است و برای همین شکم و غاءط انسان بدبو میباشد و بنا به روایتی از حضرت امیر علی ع مدت چهل سال گل انسان را خداوند به حال خود گذاشت تا خشک شود ابلیس همواره بر او میگذشت و میگفت خداوند برای چه چیزی این را خلق کرده ؟ و پیش خود میگفت اگر خداوند مرا امر کند که بر او سجده کنم با او مخافت میکنم و مخافتم را اعلام میدارم و بعد از دمیدن روح بر انسان شیطان مخافت خود را اعلام کرد . . . . در ادامه مطالب بخوانید. . . ادامه مطلب ...

همه را دوست دارم

سلام این مطلب در جواب یکی از دوستانم میباشد . . . . سلام خوبی و بدی مقیاسش در محضر خداوند هست و بس اما اگر ما از انسانها دوری میکنیم به خاطر ضعفهای خودمان است . . . . چون ابزارهای روحی خودمان را نشناختیم و این استرس یک موج منفی در ما به وجود می آورد که ما را از دیگران دور میکند و ما از دیگران واهمه داریم که نکند ما را قبل از خودمان کشف کنند . . . ولی نمیدانیم که کشف کردن آنها محال است چون آنها که از ما به خودمان نزدیکتر نیستند ! زمانی که ما خودمان را نشناختیم چطور آنها با این فاصله ما را بشناسند . . . پس از خداوند بخواهیم که ابزارهای جسمی و روحی ما را به ما بشناساند و ما را در مسیر خودشناسی حمایت کند . اعتماد امریست که به واسطه خودشناسی و خداشناسی به دست می آید . حقیر سر تا پا عصیان