نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

قاتلان حضرت زهرا س در تاریخ اعتراف کردند

اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
(1)عبد الرحمن بن عوف به هنگام بیمارى ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسى، با او گفت و گوى کوتاهى داشت. ابوبکر به او چنین گفت:
من در دوران زندگى بر سه چیزى که انجام داده‌ام تأسف مى‌خورم ، دوست داشتم که مرتکب نشده بودم ، یکی از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمى‌کردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند... .

بررسی رجالی:
(2)حمید بن مخلد بن قتیبة بن عبد الله الأزدى (متوفاى 248 یا 251هـ)، صاحب کتاب الأموال. ابن حجر در باره او مى‌گوید:
حمید بن مخلد بن قتیبة بن عبد الله الأزدی أبو أحمد بن زنجویه وهو لقب أبیه ثقة ثبت له تصانیف.
(3) عثمان بن صالح بن صفوان السهمى (متوفاى 219هـ)، از روات بخارى، نسائى و ابن ماجه.
عثمان بن صالح بن صفوان السهمی مولاهم أبو یحیى المصری صدوق.
(4) اللیث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمی (متوفاى175هـ) ، از روات بخارى ، مسلم و …
اللیث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمی أبو الحارث المصری ثقة ثبت فقیه إمام مشهور.
(5) ابن حبّان ، از دانشمندان مشهور علم رجال اهل سنت، علوان بن داوود را در کتاب «الثقات» ذکر کرده است :
عُلْوان بن داود البِجِلّی من أهل الکوفة یروی عن مالک بن مِغْوَل روى عنه عمر بن عثمان الحِمْصی.
(6) صالح بن کیسان (متوفاى بعد از 130 یا 140 هـ) ، از روات صحیح بخارى ، مسلم و…
صالح بن کیسان المدنی أبو محمد أو أبو الحارث مؤدب ولد عمر بن عبد العزیز ثقة ثبت فقیه.
(7) حمید بن عبد الرحمن بن عوف (متوفاى 105هـ)، از روایت صحیح بخاری و مسلم.
حمید بن عبد الرحمن بن عوف الزهری المدنی ثقة.
(8)عبد الرحمن بن عوف. صحابی

(9)
مقدسى حنبلی، از مشاهیر قرن هفتم هجرى و از بزرگان علم حدیث اهل سنت، این روایت را «حسن» دانسته، مى‌گوید:
قلت وهذا حدیث حسن عن أبی بکر إلا أنه لیس فیه شیء من قول النبی (ص).
این روایت از ابوبکر «حسن» است؛ گرچه در آن سخنى از رسول خدا (ص) نیست.
(10) سعید بن منصور، از بزرگان حدیث در قرن سوم هجرى در سنن خود این روایت را نقل کرده و گفته که این روایت «حسن» است.
جلال الدین سیوطى در جامع الأحادیث و مسند فاطمة و متقى هندى در کنز العمّال پس از نقل این روایت مى‌گویند:این روایت را ابوعبید در کتاب الأموال، عقیلى، طرابلسى در فضائل الصحابه، طبرانى در معجم الکبیر، ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق و سعید بن منصور در سنن خود نقل کرده‌اند و سعید بن منصور گفته: این حدیث «حسن» است؛ مگر این که در آن سخنى از رسول خدا نیست.

اعتراف شخصى مانند سعید بن منصور در قرن سوم هجرى و تعبیر او از این روایت به «حسن»، نشان‌دهنده این است که این روایت در قرون نخستین اسلامى مطرح و مورد قبول دانشمندان اهل سنت بوده است.
ادرس ها:
1-الأموال، ج 1، ص 387؛-الإمامة والسیاسة، ج 1، ص 21، -تاریخ الطبری، ج 2، ص 353،-العقد الفرید، ج 4، ص 254،-مروج الذهب، ج 1، ص 290؛-المعجم الکبیر، ج 1، ص 62، -سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج 2، ص 465،العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفای1111هـ)
2-تقریب التهذیب، ج 1، ص 182،
3-ابن حجر، تقریب التهذیب، ج 1، ص 384،
4-ابن حجر، تقریب التهذیب، ج 1، ص 464،
5-الثقات، ج 8، ص 526،
6-ابن حجر، تقریب التهذیب، ج 1، ص 273،
7-حجر، تقریب التهذیب، ج 1، ص 182،
9-الأحادیث المختارة، ج 1، ص 90، المقدسی الحنبلی، أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد بن أحمد (متوفای643هـ)
10-جامع الاحادیث ج 13، ص 101 و ج 17، ص 48؛-مسند فاطمه، ص34 و 35، -کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج 5، ص 252،

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد