نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

دوباره شکر میکنم


سلام چند روزی بود که خیلی پریشون بودم و در سایتی که اعلام دین ستیزی و خدا ستیزی داشتند مطالعه میکردم و بعد از چند روز مقاله ای نوشته و جواب سختی به آنها دادم که بعد از آن دیگر حضورشان بسیار کم رنگ و با احتیاط بود و بسیاری از بازدید کنندگانش هم از این چنین تفکرات پوچ و بی علم و منطق راحت شدند و از این بابت شاکرم .

انشاالله در یک وقت مناسب مطالب و جوابهای درج شده رو خواهم نوشت تا بهتر خدای بی همتا را بشناسیم .

التماس دعا

حقیر سرتا پا نیاز




شرافت کجا رفته (السلام علیک یا حجربن عدی)


سلام . . . چند روز قبل خبر تخریب حرم مطهر حجربن عدی قلب امام زمان عج  و تماام عالم تشیع را سوخت . تعجب میکنم مذهب شیعه ای که تاریخ قدمتش به هزار و چندی سال برمی گردد باز هنوز اتحادی بین این مذهب نیست ؟ وهابی بی دین که قدمت تاسیسش مدت زیادی نیست و تازه پا گرفته اند به خودشان اجازه میدهند به راحتی دربین امت شیعه نفوذ کرده و احانت و جسارت کنند و حتی آنها را به مذهب وهابی دعوت کنند ! خدایا علم و معرفت و جرات شیعه کجا رفته ؟ کسانی که از شجاعت سردار کربلا ارث برده اند کجایند ؟ وهابی که کشتن شیعه را واجب میداند و شیعه را کافر به خدا میداند و خود را برترین انسانها میداند حتی اهل سنت را به رسمیت نمیشناسند و حتی دین مسیحیت را نیز گمراه میدانند . وای بر ما اهل تشیع که هنوز ایمان کامل به اسلام و قرآن و اهل بیت نداریم و در زمان جنگ خودمان را میبازیم . علت این کمبود ایمان و باور کاهل بودن در اعمال هست اگر یک شیعه روزانه قرآن را بخواند و هر روز حدیثی از اهل بیت بخواند قلبی قوی و ایمانی محکم خواهند داشت . امروز جسارت به حرم حجربن عدی بدون جواب ماند و فردا قبر اهل بیت ع و بعد قبر پیامبر ص و بعد خود کعبه ، آیا یادمان نمی آید برای چه بدنیا آمده ایم برای پاسداری از ارزشها و تکامل روحی ولی افسوس آنقدر در دنیای خودمان غرق شده ایم که یادمان رفته برای چه به دنیا آمده ایم یادمان رفته خواهیم مرد و هیچ چیزبا خودمان نخواهیم برد و تنها ارزشها و ایمان با ما همراه خواهد شد . میگویند به ما ربطی ندارد که در کشور دیگر چه شده و ما اجازه ورود به آنجا را نداریم . اگر انشاالله امام زمان عج ظهور کرد و در کشوری دیگر بود و حکم جهاد داد ما باز اینگونه جواب خواهیم داد پس وای بر ایمان و باور ما که روز قیامت چه جوابی برای خدا داریم . خداوندا ما را با معرفت قرآن آشنا کن تا در زمانش ایمانمان را حفظ کنیم و دفاع از ارزشهای اللهی بکنیم . در کشوری از دین مسیحیت دختری بنام برنادت سوبیرو صد و چند سال قبل زندگی میکرد که ا نسانی زاهد و معتقد بود و بعد از سختی های بسیار فوت میکند و بعد از این مدت بدنش نپوسیده و متلاشی نشده مردم زمانی که اورا میبینند  به او توسل میکنند و او را از دوستان خدا میدانند و حالا حجربن عدی را از قبر بیرون کشیدند و بعد از هزار و چند سال جسم مطهرش تازه بوده . و زمانی که این صحنه را دیدند از ترس اینکه جامعه ادیان مختلف ایمان به اسلام و تشیع بیاورند جسمش را ربودند و به جای نامعلومی بردند . خداوندا ما همه منتظران ظهور منجی از تو خدای دادرس میخواهیم منجی عالم را بر ما برسانی و بشریت را از جهل و نادانی برهانی . حقیر سرتا پا غفلت

ننه سربخش

سلام. رفته بودیم شوشتر برای زیارت امام زاده ای بنام امام زاده عبدالله س . و سید تویه را داستان زندگی این امام زاده رو گفت که بسیار قابل تامل بود . من هم برای شما میگم . . . نسب امام زاده عبدالله با دو جد پدری به امام سجاد ع میرسد که در زمان خود با حاکم زمان به جنگ مشغول بود و لشکر کشی میکرد بعد از خیلی فعالیت سیاسی به دست حاکم زمان به شهادت رسید و دستور دادند بدنش را قطعه قطعه کنند و به نقاط مختلف بفرستند تا مایه عبرت تمام اولا پیغمبر بشه که قیام نکنند . سر مبارک این بزرگوار را به سمت خرم آباد حرکت دادند و در شوشتر در کاروان سرای بی بی گزیده شب را میمانند . . . بی بی گزیده که در شوشتر با پسرش ابراهیم زندگی میکرد وامرار معاش آنها از همان کاروان سرا بود ، هر دو مادر وفرزند بسیار موءمن و معتقد بودند . زمانی که سر را بی بی گزیده دید سوال کرد این سر کدام مظلوم است که حمل میکنید گفتند عبدالله که جدش علی ابن حسین ع است . بی بی گزیده دستانش را بر سر کوبید و گفت وای بر شما که نه بر جدش رحم کردید و نه بر فرزندانش . با نا راحتی به اطاق آمد ، ابراهیم سوال کرد مادر چرا اینقدر پریشانی . . . جریان را بازگو کرد و ابراهیم اشک از چشمانش جاری شد و آرام زیر لب میگفت یا حسین ع . . . بعد از چند دقیقه ای بی بی گزیده با صدایی آرام و لرزان گفت ابراهیم ؟ ابراهیم نگاه مهربانی به مادر کرد و گفت جان ابراهیم ؟ مادر یادم می آید که میگفتند به سر بریده حسین ع خیلی جسارت کردند و حالا سر فرزندش مهمان ماست . چقدر خوب میشد این سر را اینجا خاک کنیم تا بی حرمتی به او نشود ولی سربازان متوجه میشوند و نمی گذارند مگر اینکه سر دیگری را به جایش بگذاریم تا نفهمند . . .  همین طور که با صدای لرزان صحبت میکرد گفت من آرزومیکردم تا فرزندی در کربلا داشتم و او را قربانی فرزند پیامبر میکردم . . .  ابراهیم هنوز نگاهش با مهربان بود و آرام صحبتهای مادر را میشنید تا وقتی که مادرش حرفی را گفت که وجود ابراهیم را لرزاند و اشک در چشمانش حلقه زد . . . .  ابراهیم آیا حاضری سرت را به جای پسر پیغبر ع بگذاری ؟ . . . . . .  ابراهیم سکوت کرد و ناگاه بلند شد و درتشتی که در اطاق بود وضو گرفت و ما با تمام اطمینان درونی و محکم جلوی مادر ایستاد و گفت سرم را مادر خواهد برید تا مادران بدانند شیر زنانی در تاریخ بودند فرزندشان را برای خدا قربانی کردند و این آیین دوستان خداست . . . اگر ابراهیم خلیل الله اسماعیل را سر نبرید ولی بی بی گزیده بدون اینکه تردیدی کند دست به تیغ برد و با قلبی آرام بسم الله را به زبان جاری کرد و برای کسی که در راه خدا جهاد کرده بود قربانی کرد و ابراهیمش را سر برید . . . مخفیانه سر را به جای سر مبارک امام زاده عبدالله گذاشت و سر مبارکش را شبانه خاک کرد و خسته و نفس زنان به اطاق باز گشت و در کنار تن سربریده ابراهیم نشست و قطرات اشک از چشمانش جاری شد و آرام میگفت مادرت به فدات که فدای اولاد پیغمبر ع شدی . . . فردا صبح سربازان سر ابراهیم را برداشته و به راه افتادند و بی بی گزیده با ابراهیمش ودا کرد . در راه سربازان از تازگی خون سر متوجه جابجایی سر شدند .  برگشتند و بی بی گزیده را با تن ابراهیم تنها یافتند هر چقدر جویای سر شدند بی بی زبان باز نکرد تا او را به وضع بدی کشتند و جسد ابراهیم را هم به دره ای کنار کاروان سرا پرت کردند و رفتند . . . بی بی گزیده معروف شد به ننه سر بخش و ابراهیم به ابراهیم سر بخش !!! و در کنار امام زاده عبدالله خاک شدند نه نه سربخش در حرم خاک شد و ابراهیم هم با فاصله کمی به خاک سپرده شد . . . حالا شما که منتظران حضرت مهدی عج هستید آیا آمادگی این را دارید که از فرزندتان و از جانتان بگذرید ؟ خداوندا من خیلی بی معرفتم و دریایی از گناه را حمل میکنم در دنیا وجودم مایه عذاب است و از بندگی خودم شرم دارم چه میشود مرا لایق کنی تا فدای پاک ترین منتخبت شوم شاید خونم با جاری شدنش مرا پاک کند . حقیر سر تا پا گناه

همه در نطفه خود فکر کنند و دردنیا آخرتشان را ببینند


سلام . . . اگر امروز این کلام را بی مقدمه بازگو میکنم علتش بسیاری ازوقایع نشانگر فراموشی مردم شده مثلا وقایع اقتصادی اعم از گرانی و پایین آمدن توان خرید و به زحمت افتادن نوع بشر و در کنار آن وقایع سیاسی داخلی و خارجی اعم از وجود بسیاری از گروه های سیاسی و مشغول کردن عده ای به مساعل حاشیه باعث شده که انسان به کل خودش را و خدایش را فراموش کند و اطرافیانش را به چشم دشمن و متجاوز نگاه کند که همین وقایع باعث به وجود آمدن جنگها و کشته شدن عده زیادی شده . . . وانسان یادش رفته که از یک نطفه کثیف و گندیده و بودار به وجود آمده که باید قبل از سفر به دنیای دیگر خود را پاک و مطهر کند و از خود را از ظلمات به روشنی بکشاند تا بلکه خالقش او را ببخشاید و به مقام اولیش یعنی اشرف مخلوقات همان که خداوند با دستان خود وبدون یاری جستن از موجودی دیگر او را خلق کرد و خلیفه خود قرار داد هدایت کند زمانی بود که زندگی پس از مرگ برای انسان بسیار مهم بود و برای رسیدن به راه سعادت تلاش بسیاری را متحمل میشد و سند آن را میتوان به وجود آمدن بسیاری از مذاهب در ادیان مختلف در زمان گذشته بیان کرد . ولی حالا بشر در راستای رفاه دنیوی خویش تلاش میکند که انگار فکر میکند برای همیشه اینجا ماندگار است و با وجود دستیابی به بسیاری از علوم و تکنولوژی هز روز میزان عمرش کمتر و وجود بیماریهای روحی و جسمی بیشتر میشود ولی باز بیدار نمیشود راسنی تا حالا فکر کردی که چرا امام زمان عج یا منجی عالم در تمام ادیان برای چه می آید ؟ با علم یقین میگویم برای اصلاح امورات و رهایی دادن انسان از همین علم و تکنولوژی که باعث فروپاشی انسان و عامل دوریش از خدا شده . انسان فراموشیش را مدیون همین علم و تکنولوژی و رفاه و ثروت و سیاست و دنیای کثیف است . همان فراموشیی که باعث راهی شدنش به آتش  دوزخ میشود و اگر خداوند ادیان و مذاهب و پیامبران و امامان را برای هدایت انسان نمیفرستاد این انسان طغیانش را با نبود راهنما سرپوش میگذاشت و در محضر اللهی اعلام بی اطلاعی از معاد و آخرت میکرد . پس هر عاقبتی را که انسان خواهد دید نتیجه اعمال خودش با وجود آگاهی که دارد می باشد و زندگی دنیوی هر انسان نشانگر جایگاهش در آخرت است . هر چه قدر در این دنیا به یاد خداست همان قدر در آخرت نزدیک خداوند خواهد بود . خداوندا ما را هدایت فرما تا جایگاهمان در آخرت کنار صالحین و مقربین درگاه خودت باشد. حقیر سر تا پا نیاز

مادری از جنس دوستان خدا


السلام علیک یا ام البنین

سلام سالگرد وفات همسر باوفای علی ع و مادر چهار شیرمرد کربلا عون و عبدالله و جعفر و عباس هست . همسری که علی ع بعد از فاطمه زهرا س به سفارش برادرش عقیل او را عقد کرد و تا عباس س از او زاده شد علی ع و فرزندانش را جمع کرد و عباس را که نوزادی بود به آغوش گرفت و دور علی و فرزندانش تاب میخورد و میگفت این فرزند و مادرش فدای علی و فرزندان فاطمه س و در مدینه هرکجا حسن و حسین را میدید مثل کنیزان به آنها احترام میگذاشت و پسرش عباس را هم غلام آنها صدا میکرد . . .  نمیدونم پس حس حسادت این زن کجا رفته بود آیا او واقعا به درجه اصحابه ویاران و انصار رسیده بود که که در کلام خدا تعریف شده ؟ مادری که فرزندش را به رزم تشویق میکرد و وقتی از او سوال میکردند که مادران عرب فرزندانشان را از ترس مرگ از رزم دور میکنند تو چرا تشویق میکنی میگفت میترسم جهادی در اسلام رخ دهد و پسر من در آن جنگ نتواند نام پدرش را زنده کند و فدای فرزندان فاطمه شود و در راه خدا شمشیر زند . . . مادری که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او رساندند اولین کلامی که پرسید گفت : چه خبر از فرزندان فاطمه س و سراغ زینب س را گرفت . . . آیا این رفتار او بر آیه شریفه ای که میفرمای وابستگی های این دنیا را رها کنید و خداوند را برای خود انتخاب کنید، دلالت نمیکند . مادری که در خانه زمانی که سفره پهن میکرد اول فرزندان فاطمه س را سیراب میکرد و اگر میماند بعد فرزندان خود را غذا میداد . آیا چگونه میشود فرزند کسی دیگر را بیشتر از فرزند خود دوست داشته باشی ؟؟؟ و آرزوی تو ان باشد که فرزندت فدای فرزندان زن دیگری شود چون آنها بالاتر از فرزندان تواند . واقعا وقتی برحسب واقعیتها بررسی شود کاریست که فقط از دست دوستان خدا واولیای اللهی بر می آید . واین حقیر به درگاه این مادر که از دوستان خدا بود کرنش میکنم و تو را الگوی خود در تبعیت از خدا و انبیا و اوصیا و اولیای اللهی قرار میدهم . خداوندا به ما هم معرفت بده تا در زمان ظهور حضرت ولی عصر عج که نماینده تو در زمین هست و برای اصلاح کل دنیا جهاد خواهد کرد بتوانیم در شناخت و معرفتی باشیم که از وابستگیهای این دنیا اعم از ثروت و فرزندانمان به راحتی بگذریم و خودمان و فرزندانمان را فدای حجت تو ، خدای بی همتا کنیم . حقیر سرتا پا غفلت


فریاد از بهانه ها

دیروز با کسی آشنا شدیم که چندین بار مرده وزنده شده ، چند بار خود کشی کرده و یک بار سرش رو بریدن ولی با لطف خدا نجات یافت . . . ازش سوال کردم که آیا تویه این چند بار که مرگ رو با چشم خودت دیدی متوجه خدا شدی یا نه ؟ گفت نه اونقدر درگیر گرفتاریها و مشکلات دنیا بودم که اصلا یادم نمی افتاد که خدایی هم هست و اونه که منو نجات میداد . . . آره درست میگه نجاتش میداد ولی نه از مرگ بلکه از عاقبت کاری که انجام داده بود و اگر اونطوری از این دنیا میرفت زندگی ابدی در اون دنیاش هم بسیار سخت بود و این برای ما محرض شده این دنیا مزرعه کاشت و آخرت مرحله برداشت میباشد پس در حالی که از این دنیا بری همانگونه وارد دنیای آخرت میشوی پس نجات ایشون از مرگ نجاتش از عاقبت بسیار بدی بود که خودش ساخته بود . چرا ما انسانها همیشه فکر میکنیم صبورترین شخص هستیم یا اگر عاقل بودیم وجمع میکردیم حالا ثروتمند بودیم . . . این توهمات مارو به بدترین جایگاه انسانی میرسونه و از مقام شکر مارو پایین میاره و به مرور زمان پوچی و خلع در زندگی مارو به خود کشی میکشونه . . . واقع بین باشید و درست تصمیم بگیرید و شاکر تمام داشته هایتان باشید تا خداوند برکت را در زندگی شما جاری کند . خداوندا ما را از این دنیا با آرامش و اطمینان ببر تا سعادتمند شویم . . . حقیر سرتا پا گناه