سلام عید شد و نوروز . . . اما چند نفر عید دارند و دلشان شاد است آیا امام زمان عج هم شاد است ؟ آیا حضرت عیسی نیز شاد است ؟ و مهم تر از همه آیا خداوند از این عید راضی است ؟ کجایید که گرسنه گان و فقرا و مسکینان و دوستان خدا عید ندارند و هنوز منتظر عید هستند . . . حقیر سر تا پا گناه
سلام . . . خداوندا در آخرین لحظات سال ما را از توابین و در سال جدید ما را از رستگاران قرار بده . سال نوع بر شما دوستان خدا مبارک باد .
سلام . . . امروز هم جمعه شد و من هنوز به جایگاه انسانی خودم نرسیدم و از بنده بودن خودم شرم میکنم . . . شاید دیگه فرستی نباشه . . . خدایا امروز داشتم به فاصله خودم وتو فکر میکردم که یک آن وحشت کردم و دیدم عجب دیوارهای بزرگی هست و حجابهای دنیوی بسیار نقشهای زیبایی را به تصویر کشیده! درعجبم این حقیر چقدر در غفلت بودم که این حجابهارو نشناختم و حتی اونها رو تجلی اللهی میدونستم مثل کسانی که ثروتهاشون داره خفه شون میکنه ولی به کسی کمک نمیکنند و میگن خدا به ما این ثروت رو داده و اگر مصلحت میدانست به آنها هم میداد ولی اگرقرآن کلام خدارو خونده باشه میفرماید حق خویشاوندان و مسکینان را بدهید تا مساوات و برابری در بین شما جاری باشد واگر چنین نکردید در قیامت جواب خواهید داد و آنجا ثروت شما به داد شما نمیرسد . . . آری عدالت خداوند در زمین و آخرت بلاتشبیه است . واین حقیر نیز روز به روز دارم به این حقیقت میرسم که ما طفیل این دنیاییم که حتی ظاهری از این دنیا رو درک نکردیم ولی ادعای خدا پرستی داریم و در مورد آخرتی که علمشو نداریم چنان با یقین صحبت میکنیم . حالا چه باید کرد ؟ خداوندا هدایتمان کن . . . حقیر سرتا پا نیاز
سلام
دیروز داستان زندگی کسی رو شنیدم که تمام
حرفهایی که از صبر میزدم از یادم رفت و شرم کردم
از ادعایی که در صبر داشتم . خداوندا اعلام میکنم
که این حقیر سرتا پا نیاز راه بسیاری را باید طی کند
تابداند که نمیداند و نمی تواند خداوندا این حقیر را
ببخش که توان شکرگزاری تو را ندارد .
حقیر سرتا پا نیاز
سلام
روزی از روزا از تمام دنیا خسته شدم و اونقدر رنجش دلم رو پر کرد که احساس میکردم که دیگر دلم آرام نمیشه و از زمین و زمان شکایت میکردم و تا زبونم هم بازمیشد میگفتم خدایا چرا من ؟ منی که دم و باز دمم ذکر بود و چقدر در موقعیت گناه بودم و دوری کردم ... حالا من باید اینطوری گرفتار بشم ؟
عجب پر مدعا !!!!!!!!!1
تا اینکه در عالم حیرت گرفتار شدم و کسانی را دیدم که من در مقابل عبادات آنها قطره ای از اقیانوس نیستم و در دریای بلای دنیوی دست و پا میزنند ولی در کمال تعجب دم نمیزنند و از تمام وجود راضی اند و اصلا حتی لحظه ای هم فکر شکایت یا رنجش را هم ندارند . این بود که به فکر فرو رفتم که چطور ممکن که انسان در اوج مصیبت باشه و راضی باشه نه تنها راضی بلکه شاکر باشه نه تنها شاکر بلکه عاشق باشه .
عجب چی شده ؟ مونده بودم توش که چرا من نمی تونم راضی باشم یا چرا رنجش هام اینقدر منو خسته میکنه ؟
در احوالاتشون دقیق شدم تا خداوند پرده را برایم رو کرد .
مقام تسلیم !!!!!!!!!!!!!!!
اونها به مقام تسلیم رسیدن و راضی شدند .
اگر مجالی باشد و رزقمان مقام تسلیم را در حد توانم خواهم نوشت .
حقیر سرتا پا نیاز
سلام
چند روزی بود که اصلا حوصله نوشتن نداشتم .
شاید دیگه نباید بنویسم ، باشه منم بی خیال میشم یا ... نه می نویسم حداقل بزار حرفهایی را که باید میزدم را بگویم تا به دوشم سنگینی نکند .
فعلا سعی میکنم منتظر سوالات باشم .
تعجب میکنم یعنی شما هیچ سوالی در مورد این همه نوشته ندارید ؟
خداوندا مرا هدایت کن تا در خدمت به مخلوقاتت ثابت قدم باشم .
حقیر سر تا پا گناه
سلام
دلم برای همتون تنگ شده . درسته خبری ازتون نیست ولی من دل گرمم . از قدیم گفتن مستمع صاحب سخن را بر سر زوق آورد .
اگه نظری هم ندارین حداقل اعلام حضور بکنید .
اعلام حضور
اعلام حضور
اعلام حضور
یعنی من هستم . منم اعلام حضور میکنم یا مهدی عج . . . خداوندا اعلام میکنم به انتهای عجز و ناتوانیم پی بردم .و اعلام حضور میکنم در مقام عجز و ناتواتی و تسلیم و رضایت .
حقیر سرتاپا غفلت
سلام . . . بازم دلم گرفته چند روزه یکی حی حالم رو می گیره و خلاصه بدجوری گیرداده و وقت و بی وقت مزاحم تلفنی میشه و حرفای نا مربوط میزنه . من نمیدونم کیه و نمیخوام بفهمم کیه ولی اطمینان دارم بیمار یه بیمار روحی که یا شخصی داره از بیماریش سواستفاده میکنه یا خودش دچار دوگانگی و توهم شدید هست . من خیلی نصیحتش کردم و بهش هشدار دادم که گرفتار فتنه شیطان شده و ابزار دست شیطان شده . اون فکر میکنه سکوت و صبر من از نفهمیه ولی خدا ودوستانم میدونن که من صبر میکنم و به خاطر اینکه ایمانم اونقدر محکم هست به لطف خدا که با هر سلزی نرقصم . خوب حالا براش دعا میکنم ، خداوندا این فرد رو هدایت بفرما و اگر از گمراهان است من رو از شر او محفوظ گردان که این حقیر در آخر الزمان گرفتار فتنه نشوم . هرکسی رد آخرالزمان وارد فتنه شد و کشته شد وای به حال اون . از ما گفتن . . . حقیر سرتا پا گناه
سلام . . . جالبه مطلب قبلی رو که گذاشتم انگار خیلی بهش برخورده دیروز و دیشب خیلی حمله کرد ولی به لطف خدا چون خداوند دستشو رو میکرد این حقیر بهش میخدیدم و اونو دعوت به صبر و توبه میکردم . آره دارم در مورد شیطان صحبت میکنم . وقتی به مدد خدا نتونست به این بنده حقیر خدا ضربه بزنه و کلید قفلهاش به قفلهای ما نمیخورد پناه آورد به اطرافیان و داره از طرف اونا حمله میکنه و گروگان میگیره ولی اون به مغز نمیدونه وقتی کسی تسلیم شد تمام وابسته گیهای این دنیا اعم از جسمی و روحی از اون رها میشن و هیچ قید و بندی توان بستن اونو نداره البته خیلی ها هنوز معنی این حرف منو نمیگیرند انشآلله به موقعش . . . بله اون رانده شده به رموز بین خدا و بنده آگاه نخواهد شد چون خداوند ذات مطلق و بنده خلیفه او در زمین است . حالا دارم میبینمش وایستاده از اوج ناراحتی داره مثل اسپند بالا پایین میشه و حی تحدید میکنه . و باز من تعجب میکنم که چرا از رو نمیره آره . . . ؟ فهمیدم اونقدر که اون به گمراه کردن انسانها امیدوار هست ما به لطف و کرم خدا امیداور نیستیم . دارم ازش تشکر میکنم از این پیامی که بهم داد که ماهم باید به اندازه اون تو راه حق امیدوار باشیم . داره شعله ورتر میشه و از غضب موهاشو میکنه و داره برای هر قدم به قدم انسانها مامور میزاره که نکنه این حرفهایی مثل مطلب این حقیر کسی رو آگاه کنه . مواظب باش نکنه بهت حمله کنه و از خدا غافل بشی . خداوندا به تو پناه میبرم از شر تمام شیاطین و اجنه و انس ، به توای که امن ترین پناه گاهی. . . حقیرسرتاپانیازبه هو
ولی من تنهایی خودمو بلدم چطوری پر کنم و خلوتم قتاگاهم نمیشه به کمک خدا ولی تو چی ؟ تو هم یاد گرفتی با تنهاییت چیکار بکنی . شیطان وفادار ترین رفیق تنهاییه به غیر خدا . هر وقت تنها شدی سریع یادت میکنه و بهت سر میزنه ! اگه با خدا بودی سرشو میندازه پایین و میره ولی وای به حالت اگه تنها باشی و ندونی داری چیکار میکنی اون موقع است که با تمام زیباییهای گناه میاد سراغت و ادعای رفاقت میکنه اگه قوه تشخیص داشتی ! رفیق و با نا رفیق تشخیص میدی و گرنه خونه خرابت میکنه و حسابت با کرام الکاتبنه . . . اونقدر که سالکان وقت برای ذکر شناسی و فرقه شناسی گذاشتن اگه وقت برای شیطان شناسی میگذاشتن در بدو ورودش میشناختنش و کار به جاههای باریک نمیرسید . از ما گفتن . . . حقیر سرتاپاگناه
سلام دلم گرفته ، برای حجتی که آماده ظهور است ولی اذنش نمیدهند و به صبر دعوتش میکنند . و او شاهد احوالات امتش هست و میبیند که بشر با خود چه میکند و این تن پراز پاکی را به باتلاق سیاهی میکشاند و این روح بر گرفته از لطف حق را چنان در زندان ناپاکی تن حبس میکند که راه خروج این روح را پر از تارهای بافته شده سیاهی میکند و برای همین است که در زمان مرگ خروج روح از تن اینقدر دردناک میشود . راه فرار از این درد پناه بردن به خداوند و تسلیم شدن و به اوسپردن تمام امورات دنیوی میباشد که او امانت دار بسیار امینی هست . چون او اگر انسان را تا یک قدمی پرتگاه ببرد ولی حفظ امانت میکند و اطمینان به او تو را از فرو رفتن در منجلاب نفس و وسوسه شیاطین نجات میدهد و سعادت نصیب کسی میشود که حضرت حق وکیل او باشد و پرونده اعمال او را خود خداوند اراءه بدهد و چه زیباست که در دادگاه حضرت حق وکیل مدافع انسان خود خداوند باشد . وقتی میگی خدا یا توکل به تو یعنی خدا را وکیل خودت قرار میدهی ولی نود و نه در صد کسانی که توکل میکنند از ترس است نه اطمینان . مثلا از در خونه که میزنن بیرون از ترس اینکه تصادف نکن یا پولشون خورده نشه و یا حادثه ناگواری برای خانواده شون پیش نیاد و . . . میگن خدایا توکل به تو ولی تمام اعمالشون رو به او نمیسپارند و توکلشون از ترسه نه از اطمینان . خداوندا به من دانشی عطا کن تا خود را به تو بسپارم و معرفتی ده تا بپذیرم آنچه را که تو میخواهی . . . حقیر سرتا پا غفلت
سلام قرآن را به زیبایی دیدم زیبایی که وجودم را شکافت و نگینی را از درونم به خودم نشان داد که از دیدنش در وجودم به قدری خوشحال شدم که داشتم گریه میکردم آری نگین بندگی و تسلیم . کلمات اللهی شکافنده قلبهاست ، شکافنده ای که در تمام انسانها فرق دارد و معجزه میکند . برای من از باب بندگی و تسلیم باز شد برای شما چطور ؟ الله اکبر دارن اذان میدن و آغوش خداوند برای بندگان و تسلیم شدگان باز است و صوت ملکوتی بشتابید به سوی نماز یعنی بیاید به سمت من و این دعوت خداوند است . حقیر سرتاپاغفلت
سلام
امروز داشتم به این فکر میکردم که عید نزدیکه و خیلی از خانواده ها از لحاظ مالی ضعیف هستند و توان خرید لباس نو و آجیل و میوه برای خانواده رو ندارند و متقابلا کسانی هستند که فقط خرید آجیلشان و میوه شان از میلیون میگذره و سفرهای نوروزی به خارج از کشورشان که دیگه نگو . موندم توش که چه خبره ؟ ولی وقتی یکم به عقل که رجوع میکنم مبیبینم که هر دو تاشون سیر میشن و قانع و زمانی که میمیرن تویه یه خاک گذاشته میشن . حالا با رنجشها و نارضایتیهایی که به وجود میاد باید چه کرد . آیا میشه انتظار داشت که راضی باشند و رنجشی هم نباشه . البته تعجب من اینه که اون پولداره همیشه تویه فکر فردا و حسابهای بانکی شه و یادش رفته خدا روزیشو میده ولی اون فقیره در کمال تعجب تویه هر آهی که میکشه میگه الحمدالله و دعا برای دیگران میکنه . حالا نفهمیدم شکر فقره از کجاست و غفلت پولداره برای چیه ؟ اون مشغول مال دنیا و اینم از تنگ دستی و ناچاری شاکره و میترسه که اونی هم که داره از دستش بره . اطمینان به خدا یک افسانه شده و یک آرزویی که یا دراویش دم میزنند و سالکان ادعایش را دارند و عارفان توضیحش میدهند . باز هم در کنار امواج شک و تردید شناورند و به مثال ماهی حوض میمانند که زمان گشنگی بر روی آب دهانشان را باز و بسته میکنند به اید آنکه رهگذری تکه نانی برایشان بندازد ولی غافل از آنند که خدایشان به فکر آنان هست و کودکی را که نان در دست دارد و به شوق بازی با ماهیان نانش را نمیخورد تا به آنان دهد را به طرف حوض هدایت میکند در حالی که مادرش امتنا میکند و خداوند او را راضی میکند با گریه طفلش ، تا با او بیاید و آن نان را به ماهیان دهد . . . آری روزی آن ماهیا تکه نان است و روزی ما هم همان تکه نان ولی ما اشرف مخلوقات و آن یک حیوان حال چه فرقی بین بی اعتمادی ما به خدا با آن ماهی هست . وای بر ما که با خدایمان چه عهدی بستیم و چه کردیم . . . حقیر سر تا پا گناه