نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

خدای مهربان


سلام به شما ؟


موندم تو این تا کی باید حی بدویم تا بتونیم یه بنده خوب برای خدا بشیم .

ای بابا به خدا همه این بالا پایین شدن به خاطر اینه که فقط خدا بگه اینو قبولش کردم .

آخه خدا تو که رحمان و رحیمی چی میشه وقتی میبینی یکی واقعا دلش با تویه و میخواد مال تو باشه ولی ناتوانه عاجزه سعی میکنه ولی حفظش سخته ، دستش رو بگیری و هدایتش کنی و دیگه این بالا و پایین تموم بشه .

خدا یکی هست میگه خدا رو دوست دارم ولی دستمو نمیتونم نگه دارم چشمم رو نمیتونم حفظ کنم ، منی که دوست دارم گناه نکنم ولی حریف نفس اماره نمیشم و به خودش قسم میخوام که پاک باشم ، یکی نیست به خدای مهربانم بگه این بچه شلوغ دوست داره بیا و ببخشش و هدایتش کن . من دنیارو نمیخوام خدارو میخوام والا اینقدر با خودم کلانجار نمیرفتم .

من اعتراف میکنم عجزم و ناتوان ولی تو دانایی و پر توان دستم را بگیر ای دستگیر عالم یا ربی .

خدایا تورا قسم به ذاتت هدایتمان کن .

یا الله ادرکنی و لا تهلکنی .

حقیر سر تا پا نقص و عصیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد