ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
آقابیا که دردفراقت ماراشکست .تیر غمت عجب به دل ماسوا نشست.
گویند که جمعه میایى براى این !.چشم انتظار گدایت به ماسوا نشست .
آقا چه آمده به حال شیعیانتان .جاى نواى تو بر دلشان نواى دیگرى نشست .
آقا دلم براى ندبه تو همچو مرغ عشق .پر میکشد و بر سر گنبد مهدیه اى نشست .
دیدم که هرکدام به نوایى صدا کنند.اما فقط دل سالک است که به انتظارت نشست .
شاعر بس است تعریف زحال خود . دانی کجا حجت الله به داعای فرج نشست .
امت گناه کنند و او میکند دعا . این عهد از کجا و پیمان که بود شکست .
یا حجت ابن الحسن ارواحنا فداک .
حقیر غافل و بینوا