من از آبروى تو آبرو گرفته ام حسین ع * بگذار دمى زیر سایه ات عاشقى کنم * به سید غریب خراسان قسم که من * گداى راهم و بگذار دمى ساعلى کنم * بیا قلم دار وحدت که گفتن راز * قلندرى بخواهد و اگر نشد چه کنم * خدا مرا چه کار به رندان ره غم دوست * همى بسم که برسربازار لودگى بکنم * مرا صفیه راه عشق خوانند بس است * که تا پیرى راه گرگان طریقت بکنم * وحدت فل بداهه