نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

سلام برجمعه

سلام بر جمعه که بوی یار میدهد . سلام به ظهر جمعه که منتظر اقامه صلاه با امامت صالح ترین انسانهاست . سلام برجمعه که قلوب مومنین را هم شاد میکند هم غمگین صبحش امید وصال و غروبش ادامه فراق . سلام بر جمعه که غروبش غم سنگینی بر دل عاشقهای تمام دنیاست . سلام ای جمعه انتظار ای کاش مثل روز آخر هفته روز آخر انتظار باشی و فراق را از خودت جدا کنی و مهر زیبای وصال را تا ابد بر پیشانی خود بزنی . ای حبیب من این جمعه آمد اما نیامدی به میان . پیران امید آن را که ببینند و بمیرند و جوانان امید سربازیت را دارند . اما من بینوا به را انتظارت مینشینم که گردی از گبار لعنینت سرمه چشمانم کنم تا بلکه دیده معرفت را بگشایی و مرا بر کلاس عشقت مرید بپذیری و چراغ هدایتم باشی تا بپذیرد آن کس که صاحب تو و من روسیاه غریب است و دست نیازم را بگیرد تا در آتش گداخته عشقش فنا شوم تا دیگر حتی آثاری از من برای سوختن نباشد تا فنا فی الله را عطایم کند . پناهنده در گاه حق
نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:14 ق.ظ

سلام بر جمعه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد