ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلام
روزی از روزا از تمام دنیا خسته شدم و اونقدر رنجش دلم رو پر کرد که احساس میکردم که دیگر دلم آرام نمیشه و از زمین و زمان شکایت میکردم و تا زبونم هم بازمیشد میگفتم خدایا چرا من ؟ منی که دم و باز دمم ذکر بود و چقدر در موقعیت گناه بودم و دوری کردم ... حالا من باید اینطوری گرفتار بشم ؟
عجب پر مدعا !!!!!!!!!1
تا اینکه در عالم حیرت گرفتار شدم و کسانی را دیدم که من در مقابل عبادات آنها قطره ای از اقیانوس نیستم و در دریای بلای دنیوی دست و پا میزنند ولی در کمال تعجب دم نمیزنند و از تمام وجود راضی اند و اصلا حتی لحظه ای هم فکر شکایت یا رنجش را هم ندارند . این بود که به فکر فرو رفتم که چطور ممکن که انسان در اوج مصیبت باشه و راضی باشه نه تنها راضی بلکه شاکر باشه نه تنها شاکر بلکه عاشق باشه .
عجب چی شده ؟ مونده بودم توش که چرا من نمی تونم راضی باشم یا چرا رنجش هام اینقدر منو خسته میکنه ؟
در احوالاتشون دقیق شدم تا خداوند پرده را برایم رو کرد .
مقام تسلیم !!!!!!!!!!!!!!!
اونها به مقام تسلیم رسیدن و راضی شدند .
اگر مجالی باشد و رزقمان مقام تسلیم را در حد توانم خواهم نوشت .
حقیر سرتا پا نیاز
سلام
علیک سلام