ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلام دلم گرفته ، برای حجتی که آماده ظهور است ولی اذنش نمیدهند و به صبر دعوتش میکنند . و او شاهد احوالات امتش هست و میبیند که بشر با خود چه میکند و این تن پراز پاکی را به باتلاق سیاهی میکشاند و این روح بر گرفته از لطف حق را چنان در زندان ناپاکی تن حبس میکند که راه خروج این روح را پر از تارهای بافته شده سیاهی میکند و برای همین است که در زمان مرگ خروج روح از تن اینقدر دردناک میشود . راه فرار از این درد پناه بردن به خداوند و تسلیم شدن و به اوسپردن تمام امورات دنیوی میباشد که او امانت دار بسیار امینی هست . چون او اگر انسان را تا یک قدمی پرتگاه ببرد ولی حفظ امانت میکند و اطمینان به او تو را از فرو رفتن در منجلاب نفس و وسوسه شیاطین نجات میدهد و سعادت نصیب کسی میشود که حضرت حق وکیل او باشد و پرونده اعمال او را خود خداوند اراءه بدهد و چه زیباست که در دادگاه حضرت حق وکیل مدافع انسان خود خداوند باشد . وقتی میگی خدا یا توکل به تو یعنی خدا را وکیل خودت قرار میدهی ولی نود و نه در صد کسانی که توکل میکنند از ترس است نه اطمینان . مثلا از در خونه که میزنن بیرون از ترس اینکه تصادف نکن یا پولشون خورده نشه و یا حادثه ناگواری برای خانواده شون پیش نیاد و . . . میگن خدایا توکل به تو ولی تمام اعمالشون رو به او نمیسپارند و توکلشون از ترسه نه از اطمینان . خداوندا به من دانشی عطا کن تا خود را به تو بسپارم و معرفتی ده تا بپذیرم آنچه را که تو میخواهی . . . حقیر سرتا پا غفلت
آمین