سلام . . . اعوذوباالله من الشیطان الرجیم . . . بسم الله الرحمان الرحیم . . . خداوند میفرماید که من جنیان را از آتش بی دود آفریدم و شیطان از همین مخلوقات است . . . پدر اجنیان مارج و همسرش مارجه نام داشتند مثل آدم و حوا . . . از ازدواج مارج و مارجه ، جان به دنیا آمد که از نسل جان دوطایفه بوجود آمدند که یکی جن ، همان اجنه ای مومن و یا کافر هستند و طایفه دوم شیاطین که پدر بزرگشان ابلیس میباشد که فرزند مستقیم جان میباشد . . . عزازیل نام اصلی آن میباشد به معنی عزیز شده که این لغت عبری بوده و علت این اسم عبادتهای او به درگاه خدا بود که خداوند او را عزیز درگاهش کرد واو برای فرشتگان منبر میکرد . در مورد ازدواج اونقل بسیار از ادیان مختلف شده ولی تنها نقلی که در آن اسمی برای همسر او قید شده این است که او در قبیله خود با دختر *روحا* به اسم *لهبا* ازدواج کرد و از آن ملعون فرزندان زیادی در روی زمین به دنیا آمد آنها مشغول عبادت شدند و عبادتهای بسیار سختی را پیش گرفتند واز میان آنها عبادتهای ابلیس زبان زد همه بود و بعد به خاطر خطاها همه آنها را خداوند به هلاکت رساند و همچنین نسناس بشر قبل از انسان را هلاک کرد و در میان آنها ابلیس را خداوند نگاه داشت و بعدها فرشتگان او را به آسمان بردند و آنجا مشغول عبادت خداوند شد تا جایی که به مقام آموزگار فرشتگان رسید و آنجا احتیاجی به زن نداشت و بعد از رانده شدنش از بهشت هم برای او همسری داده نشد . گفته شده بنا بر حدیثی از حضرت تقی ع در کتاب شیطان در کمین گاه گل انسان به مدت هزار سال مثل سفالی در گوشه ای بوده که فرشته ها با کنجکاوی به آن سر میزدند و شیطان نیز از سوراخ دماغش وارد میشود و از پایین خارج میشد و به برامدگی شکم او میزد و میگفت تو چه هست که خداوند میخواهد زنده ات کند. عبدالعظیم حسنی از حضرت تقی ع سوال کرد که علت بد بو بودن غاءط انسان چیست حضرت فرمود گذر کردن شیطان از شکم و پشت انسان است و برای همین شکم و غاءط انسان بدبو میباشد و بنا به روایتی از حضرت امیر علی ع مدت چهل سال گل انسان را خداوند به حال خود گذاشت تا خشک شود ابلیس همواره بر او میگذشت و میگفت خداوند برای چه چیزی این را خلق کرده ؟ و پیش خود میگفت اگر خداوند مرا امر کند که بر او سجده کنم با او مخافت میکنم و مخافتم را اعلام میدارم و بعد از دمیدن روح بر انسان شیطان مخافت خود را اعلام کرد . . . . در ادامه مطالب بخوانید. . . سلام . . . اعوذوباالله من الشیطان الرجیم . . . بسم الله الرحمان الرحیم . . . خداوند میفرماید که من جنیان را از آتش بی دود آفریدم و شیطان از همین مخلوقات است . . . پدر اجنیان مارج و همسرش مارجه نام داشتند مثل آدم و حوا . . . از ازدواج مارج و مارجه ، جان به دنیا آمد که از نسل جان دوطایفه بوجود آمدند که یکی جن ، همان اجنه ای مومن و یا کافر هستند و طایفه دوم شیاطین که پدر بزرگشان ابلیس میباشد که فرزند مستقیم جان میباشد . . . عزازیل نام اصلی آن میباشد به معنی عزیز شده که این لغت عبری بوده و علت این اسم عبادتهای او به درگاه خدا بود که خداوند او را عزیز درگاهش کرد واو برای فرشتگان منبر میکرد . در مورد ازدواج اونقل بسیار از ادیان مختلف شده ولی تنها نقلی که در آن اسمی برای همسر او قید شده این است که او در قبیله خود با دختر *روحا* به اسم *لهبا* ازدواج کرد و از آن ملعون فرزندان زیادی در روی زمین به دنیا آمد آنها مشغول عبادت شدند و عبادتهای بسیار سختی را پیش گرفتند واز میان آنها عبادتهای ابلیس زبان زد همه بود و بعد به خاطر خطاها همه آنها را خداوند به هلاکت رساند و همچنین نسناس بشر قبل از انسان را هلاک کرد و در میان آنها ابلیس را خداوند نگاه داشت و بعدها فرشتگان او را به آسمان بردند و آنجا مشغول عبادت خداوند شد تا جایی که به مقام آموزگار فرشتگان رسید و آنجا احتیاجی به زن نداشت و بعد از رانده شدنش از بهشت هم برای او همسری داده نشد . گفته شده بنا بر حدیثی از حضرت تقی ع در کتاب شیطان در کمین گاه گل انسان به مدت هزار سال مثل سفالی در گوشه ای بوده که فرشته ها با کنجکاوی به آن سر میزدند و شیطان نیز ا سوراخ دماغش وارد میشود و از پایین خارج میشد و به برامدگی شکم او میزد و میگفت تو چه هست که خداوند میخواهد زنده ات کند. عبدالعظیم حسنی از حضرت تقی ع سوال کرد که علت بد بو بودن غاءط انسان چیست حضرت فرمود گذر کردن شیطان از شکم و پشت انسان است و برای همین شکم و غاءط انسان بدبو میباشد و بنا به روایتی از حضرت امیر علی ع مدت چهل سال گل انسان را خداوند به حال خود گذاشت تا خشک شود ابلیس همواره بر او میگذشت و میگفت خداوند برای چه چیزی این را خلق کرده ؟ و پیش خود میگفت اگر خداوند مرا امر کند که بر او سجده کنم با او مخافت میکنم و مخافتم را اعلام میدارم و بعد از دمیدن روح بر انسان شیطان مخافت خود را اعلام کرد . . . . روزی شیطان قصد پرت کردن حواس امام سجاد ع را در نماز داشت به شکل ماری در آمد و رفت آمد کرد ولی اعتناءی ندید به سجاده او درآمد باز اعتناءی ندید دهانش را باز کرد و انگشت شست پایش را زخمی کرد و باز حضرت مشغول عبادت شد و نماز را تمام کرد و متوجه شیطان شد و فرمود دور شو که لعنت خدا بر تو باد . شیطان غیب شد و صدایی آمد و سه بار گفت انت زین العابدین . . . باید بدانیم که شیطان بر تمام نقص های انسانها بیشتر خود انسان واقف است تاجایی که جرعت به خود میدهد و به حجت خداوند نیز نزدیک میشود پس مواظب خود باشیم که در آخر الزمان عج تشخیص بین دجال و امام زمان عج برای اینکه او بر سلایق انسان آشنایی دارد سخت است و احساسات انسان بسیار برای تشخیص خطر ناک است . آقا سید میگه واقع بین باشید احساسات را کنار بگذارید و سعی کنید ایمانتان را محکم کنید و عجول نباشید و در آشنایی با امام زمان عج به خداوند مراجعه کنید و از او هدایت بخواهید . . . . آری تشخیص بین حق و ناحق بسیار سخت است . . . خداوندا مارا هدایت کن تا به داشته های خودمان مغرور نشویم و دریچه نگاه ما را خودت روشن کن . . . . حقیر سرتاپا نیاز