نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

خداوندا رحمتت را کامل کردی بر این حقیر

سلام . . . دلمو خون کردن ولی خیلی آرومم به قول سید پوستمون کلفت شده دیگه هر چه قدر بلا و درد میاد راضی تر میشیم . . . . نمیدونم چرا ؟ قبلا تا نگرانی پیش میومد تمام افکارم به هم میریخت و تمام کارم بهم میریخت و زندگی برام تیره و تار میشود و اونقدر رنجش بهم فشار میاورد که اشکم در میومد . . . ولی با این مصیبتی که بهم وارد شده و فشاری که دارم میکشم نمیدونم چرا اینقدر راحتم و آرام . . . دیروز هم یه خبری بهم دادند که قوز بالاقوز شد و در این موقعیت بی سر و سامانی من و این امتحان یه رکب دیگه بهم زد. . . . شیطونه دیگه کارش همینه اولش داغ کردم ولی وقتی یادم افتاد خندم گرفت که مثل بچه ها داره باهام لج میکشه آخه دیوانه من تسلیم شدم توهنوز نفهمیدی کسی که تسلیم استا کریم میشه دیگه وکالتش رو حضرت حق به عهده میگیره و هیچ موجودی در هر مقامی توان رویاروی با او را ندارد منظورم خداست . . . .به هر حال من راضیم راضی . . . . خداوندا تو بر حال ما آگاهی پس خود افزار هدایتمون را به دست بگیر و در این راه نور هدایتمان باش و ما را با دوستان خود مانوس گردان که تنهایی فقط مختص توست . یاربی دیگر فهمیدم که دعاهای ما از روی شعور و دانایی نیست بلکه از روی نیاز و طمع است . خداوندا این حقیر عاجز و ناتوان را در این راه پر خطر و طاقت فرسا حافظ باش که بجز تو امید دیگری ندارم . خداوندا رحم کن بر حال ما که ما مصدحق رحمیم و تو امن ترین پناه گاههایی . . . . خداوندا این حقیر ترس را با اذن تو بیرون ریخت و به جایش اعتماد به خدایش را جایگزین کرد . . . حقیر سر تا پانیاز
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد