نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

نه شاهی نه درویشی فقط عبد خداوندم

تسلیم میشوم ولی با شناخت ومعرفت

عجعب ؟ چرا ؟

امروز روز عجیبی بود ماشینم خراب بود منم طبق معمول حسابم خالی و دربدر زیر بارون داشتم به سید محمد رضا فکر میکردم که عجب آرامشی داشت و اینکه آیا واقعا آرامش مد نظر من رو داره یا نه که به فکر سید افتادم که گفت امروز خیلی ها از برکت این سید جوان تازه از دنیا رفته برکت میگیرن ولی خبر ندارن . . . ساعت سه و نیم بود که زدم بیرون ماشینو یه طوری راه انداختم و رفتم سمت تعمیرگاه راستش خیلی خجالت میکشیدم رفتم داخل مغازه و بعد سلام گفتم استاد ای ماشین ما . . . ! گفت همین مغازه بغلی یه . . . بگیر و بیا . . . خدایا من که پول ندارم دل دادم دست خداو رفتم داخل گفتم آقآ حجت من یه . . . قرضی میخوام دیدم با خنده گفت آقا . . . قرضی نداریم منم که نمیدونستم چی بگم دیدم تا حال منو دید گفت بابا من خود اون جنس رو ندارم ولی میخرم و حالا میارم بدون اینکه به من بگه بلند شد رفت بازار و قطعه رو خرید و آورد و رفت سراغ برادرش که تعمیرگاه بغلیشه داد و گفت سریع این قطعه رو وصل کن و . . . ماشین آماده شد و بدون خرج یک ریالی عازم خونه شدم توراه حرف سید یادم افتاد آره سید محمد رضا برکتش به خیلی ها رسید خدایا ممنونم که من رو با دوستان خوب آشنا کردی تا من رو با تو آشنا کنند
نظرات 3 + ارسال نظر
اشکان سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ب.ظ http://e-booke.blogfa.com

سلام
وبلاگتون معرکه شده معلومه حسابی روش کار میکنید

منم یه وب درست کردم
خواهش می کنم سر بزنید و نظر بزارید
راستی لطفا منو با نام
مرجع دانلود کتاب الکترونیکی

لینک کنید
وخبر بدید تا منم شما رو لینک کنم
ازتون واقعا ممنون میشم
بای

ممنونم اشکان جان معرکه شمایی که برای کار حقیری مثل وب این حقیر ارزش میدی
خیلی عزیزی

amir چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ق.ظ

salam khosha be saadatet ke da r javare seyedi khili mahe.

بی نشان چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ق.ظ http://khoda19.blogfa.com

سلام و دورود خدا به استاد عزیزم ...عباس جونم

بنویس.....هرچی هست بنویس

نترس......تو استادمنی ....من به حرفات زیاد فکرمیکنم....تو عروسکی.....

نوکرتوووووووووووووووووووووم


من جزءفراموش شدگانم...تو فراموش نشو
اگرمیتوانی؟؟؟؟؟



نفسی....عشقی.....بت چینی.......ازخدا بخاه...

ازبند احساسات رهاییت بده

سلام به اندازه معرفتت
حقیر در بند خیلی از چیزهایه دیگم احساسات یکی از اونهاست
انشالله در کنار شما سید بزرگوار آدم خواهیم شد
شاید هم لطف خدا شامل حالمون شد به خاطر شما رحمی هم به ما کردند
استاد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد